By Anna Fels
نوشته: آنا فلز
ترجمه: دکتر مریم شریفیان ثانی
بلندپروازی، بخشی ضروری و پسندیده در زندگی مردان بهشمار میآید. با این وجود، بیشتر زنان بلندپروازی را خودخواهی، خودبزرگبینی یا فریبكاری تعبیر میكنند. پیبردن به ریشه این مسئله، مستلزم مطالعه در اجزای تشكیلدهنده بلندپروازی از دیدگاه هر دو جنس است.
این پژوهش آشكار ساخت دختران در دوران كودكی در ابراز بلندپروازیهای خود كاملاً صریح هستند. اهداف آنها بزرگ است و از این بابت هم هیچ احساس گناه و شرمندگی ندارند. تقریباً در همه بلندپروازیهای دوران كودكی، دو عامل مشخص وجود دارد: برتری در یك مهارت خاص و اشتهار به خاطر آن. آنچه در كودكی واقعیت دارد، در دوران بعدی زندگی نیز تغییر چندانی نمیكند: همه ما خواستار اذعان به تلاشها و موفقیتهایمان هستیم.
با این وجود، در چگونگی ایجاد، تغییر و تحقق (یا ترك) اهداف، تفاوتهای شگرفی بین زنان و مردان دیده میشود. بیشتر زنان به هنگام تحسینشدن به خاطر موفقیتهایی كه بهدست آوردهاند، رفتاری محجوبانه از خود نشان میدهند. این رفتار زنان را میتوان به فروتنی درونی آنان نسبت داد یا آن را شیوهای غیرمستقیم برای برجستهكردن موفقیتهای خود دانست؟ اما ترس از اشتهار كه از سوی بسیاری از زنان ابراز میشود، سخنی غیر از این میگوید.
پژوهش نشان داده است چنین رفتاری بر اساس موقعیت اجتماعی تغییر میكند: زنان وقتی در جمع سایر زنان هستند، با صراحت بیشتری به دنبال تایید دیگران و رقابت به خاطر آن هستند، اما زمانی كه با مردان به رقابت میپردازند، رفتارشان متفاوت است. مشكل اساسی به ایدهآلهای فرهنگی زنبودن برمیگردد. زنان با این واقعیت روبهرو میشوند كه برای ابراز زنانگی خود باید منابع محدود را برای دیگران فراهم آورند یا به دیگر افراد واگذار كنند و اشتهار، در واقع یك منبع كمیاب است.