گروه محصولات

عنوان مقاله: مدیریت ایران‌زمین در گذر تاريخ: روزگار برمکیان

گزيده مديريت 128
نویسنده: دکتر محمد‌ابراهیم محجوب[1]
 
پیش‎گفتار
در ابتداي مطلب لازم است متذكر شوم که مدیریت ایرانی در مقیاس کلان را باید بیشتر در شکل سیاسی و دولتی آن جستوجو کرد. در غرب نیز تا پیش از انقلاب صنعتی، اندیشه مدیریت بیشتر در ارتش و سازمانهای دولتی بازتاب مییافت. از سوی دیگر بنا به قول دکتر پیتر کوزلوفسکی استاد فلسفه دانشگاه آمستردام هلند، تنها تفاوت مدیریت و حکومت در مشروعیت آن است.
مدیریت عالی اجرایی در این مرز و بوم، به طور کلی در وزارت و در شخص وزیر بازتاب یافته است. البته وظایف و مسئولیتهای نانوشته وزیران تنها به اداره امور كشور منحصر نمیشد. ایشان بر انديشه و نظر فرمان‏روايان ايران (به ویژه بر حکمرانان بیگانه و اشغالگر) اثر جدي داشتند و در پاسداري از فرهنگ ايراني و جهد در مستندسازي و انتقال آن به نسل‏هاي بعد، وظيفه‏اي حساس و پرخطر بر عهده گرفته بودند.

نخستین نشانه‌های مدیریت ایرانی در روزگار پس از اسلام را باید در نقش هرمزان در سازمان‌دهی سررشته‌داری (دیوان سپاه) ارتش عمربن خطاب بجوییم. هرمزان در روزگار خلافت عمر فرمان‌دار شوشتر بود و به روایت حمدالله مستوفی با سپاه تازیان هشتاد نبرد کرد و سرانجام گرفتار شد و او را نزد عمر بردند. به نوشته ابن خلدون، هرمزان وقتی دید عمر لشکریان را بی‌محاسبه بسیج می‌کند از او ‌پرسید اگر کسی از ایشان غیبت کند چگونه می‌توانید به این امر پی‏ببرید؟ چنین بود که عمر از او کمک خواست و هرمزان دیوانی برای ایشان ترتیب داد. به فرمان عمر این دانش در امر نگاه‌داری حساب و کتاب اموالی که از دیگر سرزمین‌ها به تاراج می‌بردند به کار گرفته شد و بدین ترتیب دیوان خراج (اداره مالیات و مدیریت امور مالی) نیز شکل گرفت. البته پس از قتل عمر، هرمزان را به بهانه این که در ترور وی نقش داشته است اعدام کردند.



[1]محمد ابراهیم محجوب، دارای مدرک دکترای دینامیک سیستم از دانشگاه اتوا کانادا است. ایشان مشاور عالی مدیریت هستند.

انصراف از نظر