نوشته: دکتر فریبا لطیفی و امین وکیلباشی
سدههاست که دانشمندان علوم دقیقه و نجوم، انگاره (فرضیه) تختبودن زمین را مردود شناختهاند، اما امروز بار دیگر اندیشمندان علوماجتماعی انگاره «جهانتخت» را مطرح میکنند. اکنون که هشدارمان میدهند گام به جهانتخت گذاشتهایم، هنگام آن رسیده که بدانیم جهانتخت چگونه جهانی است؟ جهانتخت را چگونه باید یا میتوان اداره کرد؟ سازمانها در جهانتخت چه ویژگیهایی دارند؟ انسانهایی که توان اداره این سازمانها را دارند، چگونه انسانهایی هستند؟ و در پایان، مدیریت این انسانها چگونه است؟
این نوشته بر آن است که ضرورت پرداختن به پرسشهای بالا و یافتن پاسخهای مناسب برای آنان را برای مدیران و دانشپژوهان مدیریت مطرح سازد. همانان که باید بیندیشند که جهانتخت نیاز به سازمانهای تخت دارد و سازمانهای تخت، انسانهایی با ذهنیت تخت را میطلبد. اهمیت پرداختن به پرسشها و پاسخهای بالا برای مدیران و دانشپژوهان مدیریت کشورمان دوچندان میشود هنگامی که در جدول سنجش فاصله قدرت در کشورهای جهان، ایران را از صدرنشینان این جدول مییابیم. در این جدول، ایران در گروه فرهنگهایی است که بالاترین فاصله قدرت را داراست. پرسش این است: چنین فرهنگی چگونه میتواند به نیازهای جهانتخت پاسخ دهد؟