By James Waldroop and Timothy Butler

نوشته: جیمز والدروپ و تیموتی باتلر

ترجمه: غلامحسین خانقایی

همه با افراد بسيار شايسته اي كه به علت يك نقيصه به ظاهر مصيبت بار شخصيتي در كار خود موفق نبوده اند، همكار بوده ايم. يكي، خيلي زياد كارمي كند؛ ديگري در هر تغيير و تحول پيشنهادي به دنبال نكات منفي مي گردد و نفر سوم، ديگران را با خشونت از سرراه برمي دارد. افراد مبتلا به اين «عادات بد» در بهترين حالت يك سد شيشه اي براي خود مي سازند كه باعث محدوديت موفقيت آن ها و شراكتشان در امور مؤسسه مي شودو بدتر آن كه، موجب تخريب سرنوشت حرف هاي خود مي شوند. گو اين كه نقايص روان شناختي اين افراد ريشه دار و عميق است، ولي مديران آن ها در كمك به ايشان بي اثر نيستند. در اين مقاله، روان شناسان، جيمز والدروپ و تيموتي باتلر، عوامل ريشه اي اين اشكالات را مورد بررسي قرارداده و روش هاي مشخصي را كه جهت كمك به شناخت و اصلاح شش الگوي رفتاري زير به كار برده اند، پيشنهاد كرده اند: «قهرمان» كه هميشه خود و زيردستانش را براي انجام كار بسيار زياد و شديد و به مدت طولاني تحت فشار قرارمي دهد. «شايسته سالار» كه اعتقاددارد، ايده هاي عالي به طور عيني و با توجه به ارزش نهاديشان، مشخص شده و موردتوجه قرارمي گيرند و بنابراين سياست بازي هاي مستتر در بيشتر موقعيت ها را ناديده مي گيرند. «بولدوزر» كه به منظور كسب قدرت خود ديگران را زيرپا مي گذارد. «منفي گرا» كه هميشه نگران خراب شدن اوضاع است. «شورشي» كه به طور خودكار با قدرت و نظام موجود ستيزه مي كند و «زياده خواه عجول» كه كوشش دارد كارهايي زياد را در مدتي كوتاه به انجام برساند و درحالي كه هنوز نيمكت نشين تيم است، سعي به جاگذاري يك تنه همه بازي كنان حريف و گل زدن دارد. كمك به كاركنان به منظور شكستن سد شيشه اي خودساخته شان، آخرين سناريوي برد-برد است كه در اثر آن، هم فرد موردنظر و هم سازمان بهره مند خواهندشد. مديران، با كاربرد روش هاي پيشنهادشده در اين مقاله، مي توانند به همكاران بسيار مستعد و تواناي خود كه دچار اين نقايص هستند، كمك كنند تا به صورت افراد موفق و شاخصي درآيند.