گروه محصولات

عنوان مقاله : داستانی از مديريت بحران

گزيده مديريت 116
نوشته: دكتر محمدابراهيم محجوب

در دنیای مدیریت، نوعی بی‎عدالتی بزرگ جاری است. کارکنانی که از بروز بحران در سازمان پیش‎گیری می‎کنند بسی کم‏‌رنگ‏‎تر از مدیرانی که هنگام بروز بحران نقش قهرمانان را ایفا می‎کنند، ديده می‎شوند؛ و قدرشان نیز کم‎تر شناخته می‎شود، در صورتي كه شايد نقش موثرتري در كاهش بحران داشته باشند. کسی که با احساس مسئولیت و از روی درایت از بروز آتش پیش‎گیری می‎کند، گمنام می‎ماند اما آتش‎نشان‎ها معمولا قهرمان می‎شوند. کسی که از بروز اختلافات در درون سازمان‎ها و در میان مدیران پیش‎گیری می‎کند کم‎تر از کسی که اختلاف را مدیریت می‎کند ارج و احترام دارد. در درجه نخست به این دلیل که شناخته‎شده نیست، گمنام است.

در دنیای مدیریت سیاسی نیز وضع همین است. کسی که از جنگی خونبار و خانمان‎برانداز پیش‎گیری کرده جایی در تاریخ ندارد، اما سرداری که با دادن تلفات بسیار و وارد آوردن آسیب‎های فراوان (در بیش‌تر مواقع از روی شانس) برنده جنگ ‎شده نامش صدرنشین دفتر تاریخ می‎شود، او را قهرمان ملی می‎نامند و تندیسش را در میدان شهر برپا می‎دارند.

در این نوشته، سخن از نقش‎آفرینی سین‎دخت یکی از چهره‎های شاهنامه در میان است که با سرانگشت خِرد، گرهی را می‎گشاید که ممکن بود پهلوانان و قهرمانان میدان نبرد آن را به ضرب شمشیر و جاری ساختن خون، نه‎تنها نگشایند بلکه کورتر کنند.

انصراف از نظر