By Jenifer Petriglieri
نوشته: جنيفر پتريگلري
ترجمه: دکتر شهلا برجعلی لو
شركتها سرمايهگذاري سنگيني روي آمادهسازي استعدادهاي درخشان خود براي جايگاههاي مديريت عالي ميكنند. اما اكثر آنها درکی ندارند كه چگونه جمعيت روبهرشد كاركناني را مديريت كنند كه بهشدت به كارراهه همسران خود اهميت ميدهند و در عين حال خودشان نيز در پي پيشرفت و ارتقا هستند. در نتيجه، بسياري از نيروهاي مستعد، شركتها را ترك ميكنند.
نويسنده، بارها و بارها در تحقيقات خود روي زوجهاي شاغل در صنايع فعال در حوزه فناوري، مراقبتپزشكي، خدمات حرفهاي و ساير صنايع، شاهد اين موضوع بوده است. او ميگويد، دليل اصلي مشكل آن است كه شركتها، مسيرهاي ثابت و غیرقابلتغییری بهسوي نقشهاي مديريتي دارند. مسيرهايي با وظايف ازپيشتعيينشده و ايدههايي سختگيرانه در مورد تعريف بلندپروازي. اين امر كاركنان را با چالشهاي مربوط به انعطافپذيري شغلي و جابهجايي مواجه ميكند و كارفرمايان را در جذب و نگهداري استعدادها دچار دردسر ميكند.
سازمانها بايد استراتژيهاي جديدي را براي مديريت و توسعه استعدادهايشان بهكار گيرند. آنها ميتوانند موانع پيشرفت را با ايجاد اين امكان كه افراد براي توسعه مهارتها و شبكههايشان بهشكلي خلاقانهتر عمل كنند (براي مثال، از طريق تعويضهاي شغلي يا نقشهاي مديريتي همراه با رفتوآمد) از سر راه آنها بردارند. اما اغلب براي اينكار، تغيير در فرهنگ سازماني لازم است. شركتها بهجاي اينكه تمايل افراد به انعطافپذيري شغلي را شرمآور بدانند، بايد با آغوش باز آن را پذيرفته و ترويج کنند.