By Ronald N. Ashkenas and Suzanne C. Francis
نوشته: رونالد اشکناس و سوزان فرانسیس
ترجمه: دکتر حمیدرضا فرتوک زاده
اگر چه تلفيق يك شركت موردتملك با سازمان مادر، فرايندي ظريف و پيچيده است، اما بر اساس يك روال سنتي، تاكنون كسي به عنوان مسئول اين فرايند تعيين نميشد تا كارهاي زير را به انجام برساند:
· ترسيم چگونگي پيوند بين عمليات دو سازمان؛
· براي مراقبت از اينكه چگونه پروژه تلفيق به ضربالاجلها و اهداف عملكردي خود دست مييابد؛
· براي آموزش افراد سازمان جديد در بارة سازمان مادر و بالعكس.
برخي از شركتهاي پيشتاز اين خلاء را درك كرده و براي اين سفر يك راهنما تحت عنوان مدير تلفيق تعيين كردهاند تا افراد را در مسير پرسنگلاخ و صعبالعبوري كه دو سازمان تا رسيدن به تلفيق مؤثر در پيش دارند، هدايت و سرپرستي كند. نويسندگان مقاله با تعدادي از اين رهبران و برخي از كساني كه با آنها كار كردهاند، مصاحبههاي عميقي انجام دادهاند. مطالعات آنها نشان ميدهد كه مديران تلفيق به چهار شيوه اساسي به فرايند تلفيق ياري ميرسانند.
· به ادغام سرعت ميبخشند
· ساختاري براي آن ايجاد ميكنند.
· پيوندهاي اجتماعي مستحكمي بين دو سازمان به وجود ميآورند.
· براي كسب موفقيتهاي كوتاهمدت زمينهسازي ميكنند.
در اين مقاله، نويسندگان به جزييات پنج پروژه تملك (تگزاس اينسترومنتز، جنرال كِيبل، مريتور اوتوموتيو، لوسنت و جانسون اند جانسون) نقشي كه مدير تلفيق در هر يك از آنها ايفا كرده، به بحث ميپردازند. آنها توضيح ميدهند كه اين مسئوليت، دقيقاً به چه افرادي نياز دارد: مدير تلفيق بايد بتواند به سرعت به درون وضعيتهاي پيچيده قدم بگذارد، به نرمي با سطوح مختلف سازمان ارتباط برقرار كند و شكافهاي بين فرهنگها و برداشتها را پر كند.
سازمانهاي دائمالتغيير عصر اينترنت به رهبراني با مهارتهاي مشابه نياز خواهند داشت. در حقيقت، نويسندگان مقاله، درصدد طرح اين ادعا هستند كه مديران تلفيق ميتوانند نمونهاي از مديران آينده باشند.