By Heidi Gardner/ Randall Peterson
نوشته: هایدی گاردنر و رندال پترسون
ترجمه: آزاده درگران
دستورکارهای هیات مدیره یک شرکت به قدری فشرده است که در خلال جلسات معمول، رسیدگی به همه پرسشها و دغدغه ها دشوار است. بنابراین، بین جلسه ها، اعضای هیات مدیره همان کاری را انجام میدهند که اعضای یک تیم همواره در چنین موقعیتی انجام میدهند: شروع به گفت وگوهای غیررسمی میکنند.
اگر این گفت وگوهای غیررسمی به درستی صورت گیرند، به مدیران امکان میدهند به طور کارامد با یکدیگر همکاری کنند: افکارشان را تبادل کنند، اطلاعات را به اشتراک گذاشته و بر یکدیگر تاثیر گذارند. اما اگر این ترتیبات درست نباشد، حرکت های سیاسی را تقویت میکند، اعضا با تخصص های کلیدی را به حاشیه میراند، ائتلافهای نامناسب را تقویت میکند و منجر به تصمیم گیری ضعیف میشود. این ائتلافها مانع ورودی های متنوع میشوند و هیات مدیره ها را ناکارامد میسازند.
نویسندگان مقاله از سه سال پیش به عنوان بخشی از یک مطالعه بزرگتر در مورد فعل وانفعال های هیات مدیره، به بررسی گفتوگوهای غیررسمی پرداختند. در این مقاله، آنها آنچه را در مورد چگونگی رویکرد اعضای هیات مدیره ها به آن آموخته بودند مطرح میسازند. به طور مثال، هیات مدیره هایی با عملکرد بالا، قواعدی صریح برای مشارکت افراد تعیین میکنند و مرتب در حال نظارت هستند که از آنها تخطی نشود. آنها فرایندهای آشناسازی ایجاد میکنند، به اعضا کمک میکنند روابط شخصی شکل دهند و اقداماتی را جهت حفظ اعتماد انجام میدهند: مانند اطمینان یافتن از اینکه هر عضوی قبل از شروع مجدد گفت وگوهای رسمی، تمام اطلاعات مربوطه را به طور خلاصه دریافت کرده است.