By Robin Ely/ Irene Padavic
نوشته: رابین الای و ایرنه پاداویچ
ترجمه: فاطمه طالبی پور
وقتی از افراد میپرسیم، «چرا زنان در ردههای ارشد اکثر شرکتها چنین کم حضور دارند؟» متاسفانه در اکثر قریب به اتفاق موارد یک پاسخ میشنویم: مشاغل سطح بالا به ساعتهای بسیار طولانی کارکردن نیاز دارد و مسئولیت و فداکاری زنان نسبت به خانواده صرف این زمان را برای آنها غیرممکن میکند و بدیهی است به ناچار از پیشرفت شغلی در این سطح محروم میمانند.
اما نویسندگان مقاله میگویند چنین نیست. آنها هجده ماه با یک شرکت مشاوره جهانی که در پی پاسخ واقعی این سوال بود که چرا تعداد زنان در سطوح قدرت بسیار کم هستند، همکاری کردند. گرچه هر کارمندی که مورد مصاحبه قرار گرفت، در نهایت نوعی توضیح استاندارد و یکسان را ارائه میکرد، اما دادههای شرکت داستانی متفاوت را بیان میکرد. زنان به دلیل مشکل در متعادل سازی کار و خانواده، عقب نمیمانند. مردان نیز از مشکل عدمتعادل رنج میبرند، ولی با این وجود پیشرفت میکنند. زنان عقب میمانند، زیرا تشویق میشوند برای تطابق پذیری با مسئولیتهای خانواده، به جای مسیر پیشرفت، مسیر تغییر شرایط شغلی مانند کار پاره وقت و جابهجایی به نقشهای داخلی و کم نمودتر را انتخاب کنند که موجب دور ماندن زنان از مناصب بالای سازمان میشود.
نویسندگان نتیجه میگیرند، مشکل اصلی در پیشرفت شغلی زنان، فرهنگ کلی پرکاری افراطی است که هم به مردان و هم به زنان آسیب میزند و مانع برابری جنسیتی میشود. آنها معتقدند برای حل این مشکل، باید در مطالبات محیط کار از همه کارکنان تجدیدنظر کنیم.