گروه محصولات

عنوان مقاله: مالی : سرمایه پنهان

گزيده مديريت 54

مدیران ارشد معمولاً مسئولیت مدیریت ابزار مشتقه شركت را به متخصصان مالی داخلی یا مشاوران مالی تفویض می‌كنند. از دیدگاه نویسنده مقاله كه برنده جایزه نوبل است، این تفویض‌اختیار یك اشتباه فاحش است، زیرا تحولات بازارهای مالی به شركت‌ها این امكان را می دهد كه ظرفیت خود را برای سرمایه‌گذاری در دارایی‌ها و قابلیت‌های استراتژیك، دوبرابر یا حتی سه‌برابر سازند.

 

ریسك دو حالت دارد: ارزش‌آفرین است یا بی‌ثمر. اقدامات تامینی در راستای پوشش ریسك‌های بی‌ثمر از طریق قراردادها و اوراق مشتقه و حذف آن‌ها از آن‌چه نویسنده اصطلاحاً به‌عنوان ترازنامه ریسك معرفی می‌كند، باعث آزادشدن سرمایه سهام قابل‌توجهی برای پذیرش ریسك‌های ارزش‌آفرین می­شود.

 

این صرفاً یك احتمال انتزاعی نیست. نوآوری در قراردادهای تاخت بهره كه حدود بیست سال پیش در صنعت بانكداری معرفی شد، هم‌اكنون بانك‌ها را قادر ساخته ظرفیت ارزش‌آفرینی هر دلار سرمایه‌گذاری در سهام را به‌مراتب افزایش دهند. با گسترش قلمرو ابزارهای مشتقه دلیلی وجود ندارد سایر شركت‌ها نتوانند به‌طور مشابه ریسك‌های استراتژیك خود را حذف و میلیاردها دلار به ارزش سهام‌ بیفزایند. این احتمالات به‌ویژه برای شركت‌های سهامی خاص اهمیت دارد، زیرا این شركت‌ها به بازارهای عمومی سرمایه دست‌رسی ندارند و به همین دلیل نمی‌توانند به‌راحتی سرمایه خود را از طریق انتشار سهام افزایش دهند.

 

نویسنده مقاله توضیح می‌دهد چگونه انواع مختلف قراردادهای مشتقه به‌منظور كاستن یا حذف كامل انواع ریسك مورد استفاده قرار می‌گیرند. این مقاله هم‌چنین نشان می‌دهد چگونه شركت‌ها می‌توانند با استفاده از ترازنامه ریسك، ریسك‌های بی‌ثمر را شناسایی كنند و میزان افزایش ظرفیت سرمایه از طریق پذیرش ریسك‌های ارزش‌آفرین را محاسبه كنند.

انصراف از نظر