گروه محصولات

عنوان مقاله: لحظات پرشكوه : ورود به حالت رهبری غریزی

گزيده مديريت 51

BY RObert Quinn

نوشته: رابرت کویین 

ترجمه: دکتر محمدابراهیم محجوب

در جایگاه رهبری، وقتی در اوج عملكرد خویش به‌سر می‌بریم، در حال تقلید از هیچ‌كس نیستیم، بلكه رفتار ما از ارزش‌ها و توانایی‌های خود ما سرچشمه می‌گیرد. به‌گفته نویسنده مقاله، در آن وضعیت در «حالت رهبری غریزی» به‌سر می‌بریم. منظور، چارچوب ذهنی خاصی است كه هنگام رویارویی با چالش‌های بزرگ (مرگ عزیزان، طلاق، یك بیماری جدی، شكست یا جهش بزرگ حرفه‌ای، و هرگونه تكان شدید دیگر) در وجود ما خیمه می‌زند. حالتی كه تا توفان درمی‌گیرد، ذهن ما نیز آماده واكنش می‌شود.

 برای ورود به این حالت نیازی نیست تاریكی‌های ذهن خویش را بكاویم. می‌توانیم در هر زمانی به‌شرط پاسخ صادقانه به چهار پرسش به این حالت برسیم:
 1-  نتیجه‌طلب هستم یا عافیت‌طلب؟ (آیا آمادگی دارم برای رسیدن به هدف خویش، كنج آسایش را ترك كنم؟)
 2-  درون‌نگر هستم یا برون‌نگر؟ (رفتار من بازتاب ارزش‌های ژرف درونی من است یا پیروی از فشارهای اجتماعی-سیاسی بیرونی؟)
 3-  دگرمحورهستم یا خودمحور؟ (آیا سود گروه را فراتر از سود خویش می‌دانم؟)
 4-  چشم‌وگوشم باز است یا بسته؟ (آیا به اشارات بیرونی كه نیاز به تحول را ندا می‌دهند، توجه دارم؟)
هرگاه پاسخ ما به این چهار پرسش مثبت باشد آماده‌ایم سكان رهبری را در راست‌ترین حالت به‌دست گیریم. حالت رهبری غریزی نمی‌تواند پایدار بماند. خستگی و مقاومت‌های بیرونی ما را از این حالت بیرون می‌كشد. اما هر بار كه به این حالت می‌رسیم و سپس به وضع عادی بازمی‌گردیم، اغلب خویشتن را اندكی تواناتر می‌بینیم و بر عملكرد افراد دوروبرمان نیز اثر مثبت می‌گذاریم. تكرار این‌كار فرهنگ می‌آورد و این فرهنگ می‌تواند پایدار بماند.
انصراف از نظر