By Mahlon Apgar, Iv/ John M. Keane
نوشته: مالون آپگار و جان کین
ترجمه: دکتر حمیدرضا فرتوک زاده و مجید مختاریان پور
یك بازار دویست میلیارد دلاری در افق كسبوكار شما ظاهر شده، ولی ممكن است به آن توجه نكرده باشید. این بازار بزرگ ارتش جدید ایالاتمتحده است.
ارتش عملاً در حال تغییر تمام بخشها و قسمتهای خود است تا ضمن ایجاد زیرساختهای لازم جهت پشتیبانی و آموزش نیروهای نظامی از آمادگی دفاعی خود در مقابل تهدیدهای غیرقابلپیشبینی نیز اطمینان یابد. اكنون ارتش برای تامین طیف وسیعی از نیازهای خود (از مسكن و خدمات درمانی تا فناوری اطلاعات) به همكاری با شركای تجاری جدید روی آورده است. بخش دفاعی ارتش بهتدریج انحصار خود را بر بخشهای مختلف دفاع ملی كاهش داده و یك مدل تجاریتر را بهكار گرفته است كه در آن توانمندیهای نظامی ارتش از طریق پیمانسپاری و كار با شركای تجاری بیرونی حمایت میشود.
غیرنظامیان در بسیاری از نقشها و پستهای، جایگزین نیروهای نظامی میشوند. آن دسته از فعالیتهای ارتش كه در بازار كسبوكار معادل دارند، نامزدهای خصوصیسازی و پیمانسپاری شدهاند. استانداردهای بازار بهتدریج جایگزین سفارشیسازی گستردهای شده است كه بسیاری از شركتها را خارج از این بازار نگه داشته بود.
نویسندگان مقاله از دو چشمانداز مختلف در این فرایند انتقال مشاركت داشتهاند، زیرا یكی غیرنظامی و دیگری نظامی است. در مجموع، آنها بر آینده موفقیتآمیزی كه این انتقال برای شركتهای خارج از صنایع دفاعی ایجاد میكند، تاكید بسیار دارند و راههای موفقیت در این بازار پیچیده را تشریح میكنند. آنها همچنین شش اصل را برمیشمرند كه برای مشاركت با ارتش لازم و مستلزم استمرار، یكپارچگی و تطابق با پیچیدگیهای یك فرهنگ متمایز هستند.
در چنین شرایطی مدیران میتوانند با درك درست قواعد این تغییرات در ارتش، فرصتهای كسبوكاری زیادی را شناسایی یا حتی خلق كنند. با كسب مهارت در این شش اصل نیز آنها میتوانند روابط بلندمدت بسیار سودآوری را با ارتش برقرار كنند.