ترجمه: دکتر مریم شریفیان ثانی
مدیران اجرایی افراد پرمشغلهای هستند. كارهای بسیاری هست كه باید انجام دهند و مسلماً مطالب زیادی كه باید مطالعه كنند. اما اگر بخواهیم مبنای قضاوت خود را، كتابها و مجلاتی قرار دهیم كه آنها خریداری میكنند، مشخص میشود كه مدیران هرگز آنقدر با كمبود وقت یا اشباع اطلاعات روبرو نیستند كه نتوانند مطالب بیشتری را در مورد رهبری بیاموزند. حرص و ولع برای كسب دانش رهبری فقط واكنشی به چرخشها و تغییرات در چرخه كسبوكار نیست، بلكه تمایلی است به استفاده بهتر از منابع كمیاب. درست همانطوری كه هیچ تیم بیسبالی هیچ وقت تعداد زیادی گلزن ماهر نداشته، جهان كسبوكار نیز هیچگاه با عرضه بیش از حد رهبران واقعی روبرو نبوده است. باور ندارید! از پیروان بپرسید.
در این میزگرد، شش متخصص از جهان كسبوكار، بخش غیرانتفاعی و محیط دانشگاهی به پرسشهای دشوار مربوط به رهبری پاسخ میگویند. آیا میتوان رهبری را آموزش داد؟ رهبران موفق چه میكنند و چه كاری را بهتر از خیلیها انجام میدهند؟ در این میزگرد كه در ماه اوت سال 2001 در اداره مركزی بورس اوراق بهادار نیویورك در منهتان برگزار شد، بحث با این پرسش آغاز شد كه رهبران چه كاری باید انجام دهند؟ تاكید شركتكنندگان در پاسخ به این پرسش متفاوت بود. اما نظراتی كه ابراز شد سه مضمون مشترك را مورد توجه قرار میداد: نیاز به تدوین و ارائه چشماندازی برای سازمان، نیاز به رهبری كه به ارزش یك موسسه بیافزاید و الزامی سازمانی برای یك رهبر كه در پیروان خود ایجاد انگیزه كند.
در ادامه بحث، به این پرسش پرداخته شد كه رهبران چگونه باید رهبری كنند؟ با تمركز بر موضوعاتی مثل نقش رهبری افراد همهكاره در سازمانها و ضرورت حفظ آرامش و قاطعیت در شرایط بحرانی، شركتكنندگان در میزگرد، با توجه به زمینههای كاری كاملاً متنوعشان و به اعتبار تجارب خود در جهان كسبوكار، ارتش، مردمشناسی تكاملی و رواندرمانی، دیدگاههای خود در مورد پرورش رهبران جدید، پاداش دادن به تلاشهای فوقالعاده كاركنان و حفظ تمركز سازمانها بر روی ماموریتهایشان مطرح كردند. به آنچه در بحثهای این میزگرد آمده است، توجه كنید.