قیمتگذاری همواره یکی از موضوعات به ظاهر ساده ولی در عمل فوقالعاده حساس در سیاستهای بازار است. مدیران ارشد و مالکین شرکتها دیدگاههای خاص خود را در این خصوص دارند. بهطور مثال، اکثر مدیران فروش اعتقاد دارند قیمت، مهمترین عامل حرکت در بازار است. حتا گاهی اشتباهها و مشکلات قیمتگذاری را مهمترین عامل شکستهای خود در سیاستهای بازاریابی و فروش بدانند. در مقابل، مدیران مالی قیمت را اهرمي مهم در تضمین سود شرکت ميدانند. گرچه نميتوان اهمیت قیمتگذاری را نادیده گرفت، ولی بهراستی نقش قیمت در سرنوشت شرکتها به چه میزان است؟ با پیشفرض فضای رقابتی در این نوشتار به نقش واقعی قیمت در سیاستهای بازار خواهیم پرداخت.
قیمت در شرایط انحصاری و غیررقابتی نقش چندانی در تصمیمگیریهای بازار نداشته و نگرانی چندانی در مورد میزان صحت، دقت و تناسب سیاستهای قیمتگذاری با شرایط بازار وجود ندارد. اما در شرایط رقابتی، مدیران ارشد و عملیاتی به قیمت حساستر هستند. گرچه مدیران بنگاههای خصوصی و دولتی از زاویههای متفاوت به قیمت نگاه کرده و رفتارهای متفاوتی نسبت به قیمت از خود نشان ميدهند.
[1] علی عیاری، داراي مدرك كارشناسي ارشد مديريت اجرایی از سازمان مديريت صنعتي است. ايشان با بیش از دو دهه فعالیت اجرایی در حال حاضر به فعالیتهای مشاوره و تدریس مشغول هستند.