گروه محصولات

عنوان مقاله: قواعدی ساده برای ائتلافی كارآمد

گزيده مديريت 78

By Jonathan Hughes/ Jeff Weiss

نوشته: جاناتان هيوز و جف ويس

ترجمه: حسين حسينيان

تعداد ائتلاف‌های شركتی با نرخ سالانه 25 درصد در حال افزایش است و حدود یك‌سوم درآمد و ارزش شركت‌ها را تشكیل می‌دهد، اما نرخ ناكامی بین شصت تا هفتاد درصد در نوسان است. مشكل كجاست؟

 هیوز و ویس، مشاوران شركت ونتاج‌پارتنرز می‌گویند، ائتلاف نیاز به دقت بیش‌تری از سایر ترتیبات كسب‌وكاری دارد، زیرا مستلزم رابطه هم‌بسته میان شركت‌هایی است كه ممكن است رقیب باشند یا تفاوت‌های چشمگیری میان سبك‌های عملیاتی و فرهنگ آن‌ها باشد. نویسندگان بر مبنای دو دهه همكاری با ائتلاف‌ها پنج اصل تدوین كرده‌اند كه مكمل خرد متعارف برای مدیریت ائتلاف هستند: 1) كم‌تر بر تعریف برنامه كسب‌وكاری و بیش‌تر روی چگونگی همكاری تمركز كنید. 2) علاوه بر سنجه‌هایی مبتنی بر اهداف ائتلاف، سنجه‌هایی برای پیشرفت ائتلاف هم معین سازید. 3) به‌جای تلاش برای رفع تفاوت‌ها، از آن‌ها برای ارزش‌آفرینی بهره گیرید. 4) برای تشویق رفتار همكارانه، فراتر از ساختارهای حاكمیتی رسمی بروید. 5) به‌همان اندازه كه برای مدیریت روابط با شریك خود وقت می‌گذارید، برای مدیریت ذی‌نفعان داخلی هم وقت اختصاص دهید.
 شركت‌های پذیرنده این اصول نرخ موفقیت ائتلاف‌های خود را كاملاً بهبود بخشیده‌اند. برای مثال، شرینگ‌پلا درگیر «راه‌اندازی نظام‌مند روابط ائتلاف» است: چهار یا شش هفته جلسات منظم برای كشف چالش‌های بالقوه شركا، بررسی تفاوت‌های كلیدی، تدوین پروتكل‌های مشترك برای مدیریت آن‌ها و ایجاد سازوكارهایی برای تصمیم‌گیری روزمره. شركت بیمه فلوریدا، كیفیت پیشرفت ائتلاف را از طریق نظرسنجی‌های منظم از كاركنان خود و شركا اندازه‌گیری می‌كند.
این شركت‌ها آموخته‌اند كه خرد متعارف بیش‌تر ناقص است تا غلط. این پنج قاعده ساده می‌توانند به رفع آن نقیصه‌ها كمك كنند.
انصراف از نظر