By Robert Kaplan
نوشته: رابرت کاپلان
ترجمه: عاطفه پاشازاده
بیشتر مدیران موفق با وجود سمتهای شغلی والا احساس نارضایتی و رکود میکنند. در مرور گذشته، افسوس میخورند کاش موفقیت بیشتری کسب میکردند یا شغل دیگری برمیگزیدند. معمولاً احساس میکنند در دام شغل خود گرفتار شدهاند.
در این مقاله، کاپلان، استاد مدرسه بازرگانی هاروارد، علت بهبنبسترسیدن افراد را بررسی و درباره نحوه رفع این موانع و رسیدن به خودشکوفایی صحبت میکند. او میگوید، هدف ارتقای شغلی نیست، بلکه مقصود، تعریف فردی موفقیت در ناخودآگاه و راه رسیدن به آن است.
برای کشف راه موفقیت، باید یک گام به عقب برگشت و کارراهه خود را بازبینی کرد و دانست که مدیریت آن وظیفه خودتان است. افراد زیادی خود را قربانی میپندارند. در حالی که بیشتر زخمهای شغلی، خودزده است. اگر میخواهید کنترل را بهدست گیرید، باید اول خود را بشناسید: از همکاران بالادست و زیردست درباره نقاط ضعف و قوت خود بازخورد بگیرید و بفهمید از انجام چه کاری لذت میبرید. این شناخت (نه تعریف دیگران از موفقیت) انتخاب شغلی و اهداف شما را هدایت میكند. سپس باید سه یا چهار وظیفه اصلی را شناسایی کنید که در کسبوکار شما محوریت دارند. بعد اطمینان حاصل کنید در آنها پیشی گرفتهاید. در غیر این صورت، موفقیت از شما میگریزد.
وقتی سازمان درست را انتخاب کردید، باید رهبری و متانت بهخرج دهید. مدیران موفق منافع شرکت و همکاران را بالاتر از منافع خود قرار میدهند. آنها عقاید خود را راحت بیان کرده و حتی نظرات غیرعادی میدهند. مدیران زیادی که فقط جانب احتیاط را رعایت میکنند، به سکون میرسند. اما آنهایی شکوفا میشوند که رویاهای خود را شناسایی کرده، مهارتهای خود را برای دستیافتن به آن رویاها توسعه داده و جرات بهخرج میدهند حتی اگر در مسیر با دستانداز هم مواجه شوند.