By Rob Cross and Lioyd Baird

نوشته: راب کراس و لوید بیرد

ترجمه: دکتر حمیدرضا فرتوک زاده

سازمان هاي پيشتاز براي بهبود عملكرد كسب و كار، درحال گذار از دوران انباشت ساده دانش فردي كاركنان، به سوي دوران نگهداري دانش براي منفعت جمعي هستند. برخي از اين سازمان ها براي حفظ درس هايي كه از تجربه ها آموخته اند، از پايگاه داده ها استفاده مي كنند. اما، نويسندگان مقاله برآنند كه فن آوري به تنهايي به بهبود عملكرد منجرنخواهدشد. كاركنان بيش از هر چيز از تعامل با همكاران يادمي گيرند، آن ها در زمان جستجو براي اطلاعات، علاقه دارند كه به جاي رجوع به پايگاه هاي داده، به همكاران مورداعتماد خود رجوع كنند. اگرچه فن آوري نقش مفيدي را ايفامي كند، اما مديران بايد از مجاري متعددي كه دانش به سوي سازمان ها سرازير مي شود، واقف باشند و راه هاي خاصي را كه انسان ها براي كسب اطلاعات و حل مسائل از آن ها استفاده مي كنند، بشناسند. تجربه هاي كليدي، مانند ايجاد يك محصول جديد، يا فرايندهاي اصلي كار، دانشي را مي آفرينند كه جزئي از حافظه سازماني مي شود. اين دانش، در ميان افراد، شبكه ها و روابط، مخازن اطلاعات، فرايندهاي كاري و سيستم هاي پشتيباني و در شيوه هاي عرضه كالا و خدمات جاي مي گيرد. همزمان با بكارگيري دانش براي هدايت فرايندها، ساختارها و فعاليت هاي سازماني، بهبود عملكرد كسب و كار نيز محقق خواهدشد. ايجاد حافظه سازماني در سه گام انجام مي شود. اول، مديران تجربه هايي را كه ارزش درس گرفتن دارند، معين مي كنند. اين تجربه ها بايد ناظر بر مهم ترين پروژه ها و فعاليت هاي استراتژيك باشند. اين تجارب، مانند معرفي محصولات جديد، غالباً در زمره نوآوري هاي كليدي كسب و كار محسوب مي شوند. در گام دوم، مديران ساختارهايي را ايجادمي كنند كه به تشويق افراد و گروه ها براي ارائه و تبادل آموخته هاي آنان از تجربه ها مي پردازد. در اين شركت ها از رويكردهاي موفقي مانند بازنگري پس از اقدام، همكاري و ارزشيابي توسط همكاران، تشكل هاي كاري، استفاده مي شود و بالاخره، در گام سوم، مديران، اين آموخته ها را در بانك هاي اطلاعاتي، سيستم هاي پشتيباني و فرايندهاي كاري و كالاها و خدمات، جاي مي دهند. روش هايي مشتمل بر جايگاه هاي شبكه داخلي، تشكل هاي برخط، ارزيابي خبرگان از بهبود پيشنهادي فرايند، توسعه خطوط توليد يا ايجاد خطوط توليد جديد مبتني بر آموخته هاي پيشين، براي اين منظور به كار مي روند. ازطريق اين اقدامات، مديران اطمينان حاصل مي كنند كه نه تنها از تجربه ها، دانش كسب مي شود، بلكه اين آموخته ها به نحو مؤثري به صحنه عمل انتقال مي يابند.