By P. Christopher Earley/ Elaine Mosakowski
نوشته: کریستوفر ارلی و الین موساکوفسکی
ترجمه: دکتر محمدابراهیم محجوب
در فضای رنگارنگ كسبوكار امروزی، مدیر باید بتواند از میان انبوه عادات، باورها و اشاراتی كه بیانگر ویژگیهای همكاران وی است راه باز كند. اكنون دیگر تنها در خارج كشور نیست كه به فرهنگهای بیگانه برمیخوریم. فرهنگ بیگانه همهجا هست: در بنگاهها، در حرفههای گوناگون و در مناطق مختلف. تعامل با افراد مستلزم درك و سازگاری است.
هوش فرهنگی یا سیكیو یعنی توانایی درك بافتهای فرهنگی ناآشنا و درآمیختن آنها با یكدیگر. هوش فرهنگی سه وجه دارد: وجه ذهنی، وجه ظاهری و وجه احساسی. هوش فرهنگی بسیاری از ویژگیهای هوش احساسی را در خود دارد، اما فراتر از آن، شخص را قادر میسازد از روی رفتار عام و خاص انسان، رفتارهای برخاسته از یك فرهنگ خاص را شناسایی كند.
پژوهش نویسندگان این مقاله روی دوهزار مدیر از شصت كشور نشان میدهد توانایی بیشتر مدیران در وجوه سهگانه هوش فرهنگی به یك میزان نیست. آنان راههایی برای ارزیابی این توانایی یافتهاند و به كسانی كه نیاز به كمك دارند آموزشهای خاص میدهند. به عقیده آنان، هر كس كه به اندازه مناسبی هوشیاری، انگیزه و آمادگی داشته باشد، میتواند هوش فرهنگی خود را افزایش دهد.