The Age Of Hyper Specialization
نوشته: توماس مالون، رابرت لوباکر و تامی جونز
از سال 1776، زمانیکه آدام اسمیت شرح داد چگونه تقسیم کار میتواند موجب پیشرفت اقتصادی شود، کار هرچه بیشتر به وظایف کوچکتر تقسیم شده و توسط کارکنان تخصصیتر انجام میشود. اما در حال حاضر با گسترش دانش کاری و پیشرفتهای فناوری به دورهای از فراتخصصگرایی وارد شدهایم: کاری که تا پیش از این توسط یک نفر انجام میشد، به بخشهای تخصصیتر تقسیم شده و توسط چند نفر به انجام میرسد و بهبود در کیفیت، سرعت و هزینه را دربر داشته است.
بهعنوان مثال، شرکت نوپای نرمافزاریتاپکدر، پروژههای فناوری اطلاعات مشتریان خود را به بخشهای بسیار کوچک تقسیم کرده و همچون چالشهای رقابتی به جامعه جهانی برنامهنویسان خود عرضه میدارد. برنامهنویسان تشویق میشوند در صدر کدگذاران ارشد شرکت قرار گیرند که در نهایت کیفیت فراورده نهایی را تضمین میکند. شرکتی با نام کستینگوردز نسخهبرداری از فایلهای صوتی را از طریق تقسیم و واگذاری بخشهای فایل به کارکنان پراکنده خود انجام میدهد تا کار نسخهبرداری همزمان پیش برود. هرچه دست بیشتر باشد، کار سریعتر پیش میرود. سازمان غیرانتفاعی ساماسورس کار ورود اطلاعات را به افراد پراکنده در دنیای درحال توسعه واگذار میکند؛ جایی که صرف وقت برای مشاغل کوچک در حد چند دقیقه و دستمزدها در حد پشیزیاست و با اینحال موجب تقویت اقتصادی شده و صرفهجویی قابلملاحظهای را برای مشتریان دربر دارد.
مدیرانی که مایل هستنداز فراتخصصگرایی بهرهمند شوند، باید بیاموزند چگونه کار دانشمحور را به وظایف مجزا تقسیم کنند، کارکنان تخصصی بهکار گیرند و از کیفیت کار اطمینان حاصل کنند و بخشها را در یک بدنه نهایی ترکیب کنند. درضمن، شرکتها و دولتها باید از مخاطرات و مسئولیتهای بالقوه این عصر جدید آگاه باشند: بهرهکشی دیجیتال و دیگر شکلهای استثمار کارکنان، سوءاستفادهاز تقسیم کار؛ کاری که ملالتآور و بیمعنا میشود وپایش بیشتر کارکنان با استفاده از ابزار الکترونیک. نویسندگان معتقدند همه اینها میتوانند بهواسطه قوانین و رویههای جهانی و شکل جدیدی از «اصناف»(به منظور فراهم آوردن حس جمعی و پشتیبانی از توسعه حرفهای) روند بهتری در پیش گیرد.