By D. Michael Abrashoff
شركتهاي امريكايي و نيروي دريايي امريكا داراي مشكل مشتركي هستند: حفظ و نگهداشت كاركنان. كاركنان دانشمند امروزي، دايماً محل كار خود را تغيير ميدهند. چهل درصد از خدمه جديدالاستخدام نيروي دريايي امريكا نيز پيش از پايان دوره تعهد چهار ساله تركخدمت ميكنند.
مايكل آبراشوف Michael Abrashoff به هنگامي كه فرماندهي ناو بنفولد Benfold را بر عهده گرفت، با معضل حفظ و نگهداشت خدمه نيروي دريايي مواجه شد. پيش از ناخدا شدن وي، ملوانها نميتوانستند به راحتي خدمت در اين كشتي را ترك كنند، اما امروزه اين كشتي باعث مباهات ناوگان اقيانوس آرامPacific است و ملوانان ساير ناوها اصرار ميورزند به خدمه آن بپيوندند. در متن اصلي، آبراشف توضيح ميدهد كه چگونه توانسته است با كنار گذاشتن عادات بد شخصي و شغلي و به دور ريختن تفكرات كهنه، كشتي و خدمه آن را به مسير درست بازگرداند.
آبراشف در طول حضور 21 ساله خود در عرشه بنفولد به اين نتيجه رسيد كه ديگر سبك سنتي فرمان-كنترل در نيروي دريايي ايالات متحده كه امروزه از فنآوريهاي پيشرفته بهره ميبرد، كارساز نيست. البته، اين شيوه در عمل نيز موفق نبوده است. به عنوان مثال، زماني كه ناخداي قبلي كشتي را ترك كرد، كليه 310 ملوان آن به استهزا فرياد شادي سر داده بودند. آبراشف براي علاقمند كردن ملوانها به كار، افزايش بازده كاري و نگهداشت آنها، با آزاد گذاشتن آنها در كشتي، رسوم 225 ساله نيروي دريايي را زير پا گذاشت و به آنها آموخت، چگونه ميتوانند ملوانها و انسانهاي بهتري باشند. اين به معني تخريب بدترين شخصيت آنها و بازسازي آن تا حد بهترين است.
به علاوه، اين به معناي آزادگي شخصي براي آبراشف نيز است. او مصمم بود كه به آنچه ملوانان ميگفتند، توجه كند. نتيجه، صرفهجويي در هزينههاي نيروي دريايي و افزايش اعتماد و تعهد در ميان خدمه بود.