By Arindam K. Bhattacharya/ David C. Michael
نوشته: آریندام بهاتاچاریا و دیوید مایکل
ترجمه: سارا پنجی زاده
شمار زیادی از شرکتهای محلی در بازاهای نوظهور توانستهاند در رقابت با جالوتهای جهانی جایگاه خود را حفظ یا حتی موفقتر از رقیب عمل کنند. در این مقاله، بهاتاچاریا و مایکل از گروه مشاوره بوستون درباره چگونگی دستیابی این داودهای محلی به چنین پیروزی در خور توجهی بحث میکنند. راز این موفقیت، اتخاذ بیشتر (اگر نه تمامی) عناصر راهبردی ششگانه است.
نخست، شرکتهای محلی محصولات و خدمات خود را به شیوهای تغییر میدهند که نیازهای مشتریان داخلی را برآورده سازند و در ابتدا در پی تولید محدود هستند. دوم، مدلهای كسبوكاری خود را بهگونهای تعریف میکنند که بتوانند بر موانع خاص بازار خود غلبه کنند و در این روند مزیت رقابتی بهدست آورند. سوم، این شرکتها جدیدترین فناوری روز را خریداری یا ایجاد میکنند و بهخوبی آن را مورد استفاده قرار میدهند. چهارم، روشهایی را برای بهره جستن از نیروی کار ارزان مییابند و کارکنان خود را در داخل خانه آموزش میدهند تا بر کمبود نیروی کار ماهر فایق آیند. پنجم، در اسرع وقت و پیش از آنکه رقبای خارجی بتوانند آنها را به چالش بکشانند، از طریق تحت پوشش قرار دادن کل کشور به تولید انبوه دست مییابند. ششم، برای حفظ روند رشد روی بهترین استعدادهای مدیریتی سرمایهگذاری میکنند. هیچ یک از این عناصر به خودی خود خارقالعاده نیستند، اما چنان که نویسندگان مقاله با اشاره به سرگذشت سیتریپ، بزرگترین آژانس مسافرتی برخط چین، توضیح میدهند، گنجاندن همه آنها در یک راهبرد میتواند بالقوه خارقالعاده باشد.
شمار اندکی از شرکتهای چندملیتی از قبیل یومبرندز، نوکیا و هیوندای، توانستهاند با استفاده از این راهبرد ششگانه رقبای داخلی را شکست داده و به همان موفقیت برخی شرکتهای محلی دست یابند. شرکتهای جهانی میتوانند این مدلهای پیروزمندی را مطالعه کرده و با استفاده از دانش حاصله، پیش از آنکه رقبای محلی راه ورود آنها به بازارهای نوظهور پولساز را ببندند، درباره استراتژی خود تجدیدنظر کنند.