By James Merlino/ Ananth Raman
نوشته: جيمز مرلينو و آنانت رامان
كلينيك كليولند مدتها بهدليل تعالي پزشكي و پایين نگهداشتن هزينهها شهرت داشت. ولي در سال 2009، مديرعامل بيمارستان تصديق كرد كه بيماران بنابه تجربه چنين نظري ندارند و تصميم گرفت كاري انجام دهد. از آن پس این كلينيك در تحقيقات رضايتمندي بيماران به ردههاي بالا صعود كرده و در حال حاضر مديران بيمارستانها از سراسر دنيا براي مطالعه روشهاي كلينيك و نحوه دگرگوني آن دستهدسته به كليولند سفر ميكنند.
این كلينيك در سفر تحولي خود آموزههايي براي سازمانهاي غيردرماني نيز در آستين دارد؛ سازمانهايي كه تاكنون بهواسطه ايجاد تجربه برتر براي مشتريان مجبور به رقابت نبودهاند. نگارندگان مقاله (شامل يكي از هدايتگران اصلي تغيير در بيمارستان) جزییات روندهايي را آوردهاند كه به این بيمارستان در سرآمدي در رضايتمندي بيمار بدون بهمخاطرهانداختن قوتهای سنتي آن كمك كرد. رهبران بيمارستان:
مشكل را به اطلاع كليه افراد داخل سازمان رساندند. مشاهده امتيازات نااميدكننده خدمات، كاركنان را شوكه كرد و واداشت نگاه جديتري به كاستيها داشته باشند.
براي درك نياز بيماران تلاش كردند. مديريت، مطالعاتي را براي ريشهيابي علل نارضايتي انجام داد.
همه را تيمارگر دانستند. يك برنامه در كل موسسه براي آموزش همگان، از پزشكان گرفته تا دربانها براي اولويتدهي به بيمار اجرا شد.
مشارکت كاركنان را افزايش دادند. كلينيك برنامه «جشن تيمارگران» را بنیاد نهاد و ساير اقدامات تشويقي را نيز دو برابر كرد.
روندهاي جديدي ايجاد كردند. براي مثال، در حال حاضر هر بيمار به هر دليلي ميتواند با يك تماس، وقت ملاقات با پزشك را بگيرد.
انتظارات بيماران را تعيين كردند. اقلام چاپي و برخط پيش از بستري شدن، به بيماران درباره اقامتشان آموزش ميداد.
نگارندگان در خاتمه اشاره ميكنند كه اقدام بهمثابه يك سازمان بيمارمحور، نه يك برنامه، بلكه روش زندگي است.