نوشته: دکتر وفا غفاريان و شهیده دوستمحمدیان
هدف از اين نوشتار، استخراج مصاديق عملي مولفههاي تفكر استراتژيك در رفتار شركت مورد مطالعه است. در ادبيات كسبوكار، مفهوم استراتژي زاييده فضاي رقابتي و محدوديت منابع است. بهعبارت ديگر، رويكرد استراتژي اين امكان را ايجاد ميكند تا با شناخت موضوعات اصلي و تمركز منابع براي تحقق آنها، به بالاترين منافع ممكن در مقابل رقبا دست يافته شود. در واقع، ميتوان گفت درونمايه اصلي «استراتژي»، «فرصت»ها هستند. بدون دستيابي به فرصتهاي استراتژيك، منافع استراتژيكي در كار نخواهد بود. در اين نوشتار ابتدا به نشانههاي يك شركت موفق در ادبيات مديريت پرداخته ميشود و سپس معيارهاي مناسب جهت انتخاب يك شركت موفق ايراني معرفي ميشوند.
از سوي ديگر با استفاده از ابزار اكتشافي تحقيق تلاش خواهد شد مولفههاي رويكرد بهكارگيري تفكر استراتژيك در عمل شناسايي شوند. اين كار در فرايند اين تحقيق با انجام مصاحبه با موسسان و مديران ارشد شركت و از طريق روش رويش نظريه انجام گرفت که طی آن با تحليل يكصد صفحه متن و حدود 45000 کلمه در نرم افزار اطلستي سيزده عامل موفقيت استخراج و با ترسيم روابط بين اين مفاهيم، شش گروه شکلدهنده موفقيت شرکت بهدست آمد. اين شش زیرگروه نيز به نوبه خود به دو گروه اصلي منجر شدند. در نهايت، شبكه مفهومي ناظر بر عوامل موفقيت شركت که شامل مولفههاي تفکر استراتژيک است، ترسيم شده و در پيوند با الگوهاي تفکر استراتژيک موجود در ادبيات، مورد مقايسه قرار ميگيرد.