گروه محصولات

عنوان مقاله: آموزه‌های شکست: شكست حساب‌شده

گزيده مديريت 119
By Rita Gunther McGrath 
نوشته: ريتا گونترمك‌گراث
ترجمه: فضل‌اله امينی

ترديدي نيست كه رهبران كسب‌وكار در محيط‌هاي به‌شدت ناپايداری كار مي‌كنند كه تعداد ناكامي‌ها بيش از كاميابي‌هاست. اما اگر از مديران بپرسيد سازمان ايشان از نظر درس‌آموختن از شكست‌ها در مقياس يك تا ده كجا قرار مي‌گيرد با سرافكندگي مي‌گويند در موقعيت دو، شايد هم سه.

اين قبيل سازمان‌ها در حال از دست دادن فرصتي بزرگ هستند: آري ممکناست ناكامي ناگزير باشد، اما اگر به‌درستي مديريت شود، مي‌تواند بسيار مفيد باشد. ميزان معيني از ناكامي مي‌تواند به انسان كمك كند به گزينه‌هاي مختلف دسترسي داشته باشد، عوامل ناكامي را بيابد، شرايطی فراهم آورد كه بتوان توجه ديگران را جلب و منابع را جذب كرد، جایي براي رهبران جديد ايجاد كند و شم غریزي و مهارت را در ايشان بپروراند.

راه اصلي بهره‌برداري از اين منابع، تقويت «ناكامي هوشمندانه» در سراسر سازمان است. مك‌گراث به توصيف چند اصل مي‏پردازد كه مي‌توانند كمك كنند ناكامي هوشمندانه را در كارها در نظر گيريم. بايد پيش از آغاز هر پروژه، تكليف موفقيت و شكست در آن معلوم شود. ابتدا بايد مفروضات اوليه خود را مستند كنيم و با پيشرفت كار آن مفروضات را بيازماييم و در آن‌ها تجديدنظر كنيم و مفروضات را به معلومات تبديل كنيم. عمر ناكامي را كوتاه كنيم(كه هرچه طولاني‌تر شود فرصت آموختن از آن كوتاه‌تر مي‌شود) و آن را ارزان تمام كنيم تا ريسك مضرات آن كاهش يابد. شمار موارد ناپايدار و پروژه‌هاي جديد را محدود كنيم و فرهنگي فراهم آوريم روادار و اهل تسامح كه گاه حتا ناكامي را گرامي دارد و در نهايت، آموخته‌هاي خود را تدوين كرده با همكاران در ميان گذاريم.

با اين اصول، البته وسيله پرهيز از انواع ناكامي را در جريان كار پيدا نخواهيم كرد، چنين امري واقع‌بينانه نيست. اين اصول البته به ما كمك خواهند كرد با فداكردن زيان‌هاي كوچك به‌مرور زمان، صرفه‌هاي كلان ببريم.

انصراف از نظر