با مدیران در سازمانهای ایرانی
يك نسل به گروه مشخصي از افراد اطلاق ميشود كه در مراحل رشد خود در تاريخ تولد، سن، موقعيت و رويدادهاي مهم زندگي با يكديگر اشتراك دارند. يكي از الگوهاي رايج در دستهبندي نسلها طبقهبندي زير است. هر چند درباره بازه زماني هر نسل اختلاف نظرهايي وجود دارد اما اجماع كلي صاحبنظران اين است:
نسل انفجار جمعيت: از سال 1945 تا 1965
نسل ايكس (X): از1965 تا اواخر دهه 1970
نسل هزاره (Y):1980 تا 1995
نسل Z: از سال 1995 به بعد
متخصصان مديريت منابع انساني، مديران و پژوهشگران به نحوه مديريت و همكاري نسلهاي مختلفي از افراد در محيطكار علاقهمند هستند. بسياري از علاقهمنديها بر اين فرض استوار است كه نسلهاي مختلف از نظر اهداف، انتظارات و ارزشهاي كاري با يكديگر تفاوت ماهوي دارند. بنابراين همين تفاوت، الزامات مختلفي را از نظر سبك انگيزش، هدايت و مديريت ميطلبد. چالش مديران امروز هم از جايي آغاز ميشود كه بنا به ضرورتهاي كاري بايد تركيب متنوعي از كاركنان را زير يك سقف مديريت كنند.
از طرف ديگر، سرعت، پيچيدگي، و پيشرفت فناوري فاصله فكري و رفتاري بين نسلها را عميقتر كرده است. اين تفاوت به پديدهاي تحت عنوان شكاف نسلي در سازمان منجر شده كه منشا سوءتفاهم، تعارض و گاهي افت بهرهوري در محيط كار شده است.
بررسيهاي علمي نشان ميدهد كه موضوع شكاف نسلها در محيط كار و نحوه مديريت كاركنان نسلهاي مختلف به يكي از موضوعات داغ پژوهشي تبديل شده است. در اين جا قصد داريم در طرح چالشها و راهكارهاي مربوط به مديريت كاركنان نسلهاي مختلف در محيط كار از ديدگاهها و تجربيات مديران ايراني بهرهمند شويم. بنابراين سئوال اصلي را چنين مطرح ميكنيم: با توجه به تحولات اجتماعي و كسبوكاري و تغييرات نسلي، مديران در سازمانها با چه چالشهايي روبهرو هستند و راهكارهاي پيشروي مديران و سازمانها چيست؟