By Rene Stultz
نوشته: رنه استولز
ترجمه: دكتر محمدرضا رستمی و محمد آزاد
حتی در بهترین شرایط نیز مدیریت ریسک مالی دشوار است. این نوع مدیریت، میتواند از شش طریق زیر با شکست روبهرو شود. همه این راهها در بحران فعلی مصداق پیدا كردهاند.
اتکا به دادههای پیشین. مدیر ریسکی که ریسک مستغلات را بر اساس آمارها و اطلاعات سه دهه گذشته ارزیابی كند، تا حد زیادی آمادگی مواجهه با نوسان قیمتهای مسکن در سال 2007 را ندارد.
تمركز بر معیارهای كمدامنه. معمولاً از معیار روزانه «ارزش در معرض ریسک» برای معامله اوراقبهادار استفاده میشود. اما فرض یك معیار روزانه آن است که داراییها را میتوان بهسرعت فروخت یا ریسك آنها را پوشش داد، از این رو، این معیارها را نمیتوان در مورد سبدهایی بهكار برد که شرکت قصد نگهداری آنها را دارد.
غفلت از ریسکهای قابل شناسایی. مدیران ریسک اغلب بین ریسکهای عملیاتی، اعتباری و بازار تمایز قایل شده و بهجای داشتن دیدی فراگیر (در حد کل سازمان) اقدام به اندازهگیری ریسکهای یادشده بهصورت مجزا و انفرادی میكنند. علاوه بر این، چنین مدیرانی شاید در تشخیص ریسکهای ناشی از ابزارهای بهکاررفته جهت کاهش ریسک نیز ناتوان باشند.
غفلت از ریسکهای پنهان. همانطور که در سال 2007 میلادی در بانک فرانسوی سوسیتهژنرال رخ داد، ممکن است ریسکپذیران بهعمد اقدام به پنهانسازی ریسکها كنند. یا در مواردی که موضعهای معامله، پیچیده و کوتاهمدت هستند، اقدام به كمگویی درباره ریسکها کنند.
ناتوانی در تبیین. در برخی موارد حتی مدیران ریسک دقیق نیز قادر به تشریح و تبیین یک سیستم پیشرفته برای مدیرعامل و هیاتمدیره نیستند. در این موارد، امکان دارد اعتماد آنها به توانمندیهای سیستم کاهش یابد.
تاخیر در مدیریت. در مواقعی که ویژگیهای ریسک در یک روز و بهطور کامل تغییر كند، مصونسازی موضعهای معامله با دشواری مواجهه میشود.
نویسنده، توصیه به مدیریت پایدار ریسك میكند: هرگز تصور نكنید احتمال ریسكهای فاجعهبار بسیار كم است؛ سناریوهایی برای آنها در نظر گیرید و استراتژیهایی برای بقا طراحی كنید...