با روند تغییرات سریع در حوزههای مختلف کسبوکار و لزوم تطابق سازمانها با این تغییرات، ضروری است تا سازمانها ابزارهای لازم را جهت این امر بهکار ببرند. يكي از اين ابزارها سيستم توليدبههنگام است كه يك فلسفه مديريتي و تکنیک یا فن مدیریتی در توليد است. بهرهگیری از این سیستم اگر در جایگاه کلان و استراتژی سازمان مورد نظر باشد، بهعنوان فلسفه و چنانچه بهعنوان یکی از روشها و فنون مدیریتی جزو اهداف خرد سازمان باشد، تکنیک تولید بههنگام تلقی ميشود. در اين مقاله سعي شده تا با رويكرد تطبيقي و بیشتر تکنیکی به بررسي تاریخچه، روند تکامل و كاربرد اين روش در حوزههای مختلف و مهم سازمان پرداخته شود.
ظهور تولید بههنگام[2] در ژاپن، با مجموعهاي از جنبههای فرهنگی قوی در این کشور مرتبط بود. برخی اصول اخلاقی کار در ژاپن که در پیدایش تولید بههنگام بسیار موثر بودند، عبارتند از:
· کارکنان، انگیزه زیادی برای دستیابی به بهبود مستمر دارند و همیشه سعی ميکنند از موقعیتی که در آن قرار دارند فراتر روند و پیشرفت کنند و معتقدند همیشه استانداردهای بالاتری از استانداردهای کنونی برای دستیابی وجود دارد.
· شرکتها روی تلاش گروهی تمرکز ميکنند که این امر مستلزم ترکیب استعدادها و مهارتهای کلیه کارکنان در حل مشکلات و همچنین فرایند تصمیمگیری است.
· کار بر فراغت و آسودگی مقدم است: بهعنوان مثال، برای یک کارگر ژاپنی، غیرعادی نیست که چهارده ساعت در روز کار کند.
· کارکنان تمایل دارند در سرتاسر دوره کار و خدمتشان در یک شرکت باقی بمانند. این امر برای آنها این فرصت را ایجاد ميکند که مهارتها و تواناییهایشان را در یک روند مستمر ارائه کنند.
تولید بههنگام، موضوعی است که افراد مختلف تفسیرهای متفاوتی از آن داشتهاند. در بسیاری از نوشتهها از تولید بههنگام بهعنوان تکنیکی در کنترل موجودیها یاد شده است. بعضی آن را نگرشی نو به تولید و برخی، از آن بهعنوان نوعی فلسفه و تفکر یاد کردهاند. برخی از نویسندگان نیز آن را یک استراتژی و فلسفه دانستهاند. همچنین تولید بههنگام از نظر اینکه باعث افزایش کیفیت و کارایی ميشود یک رویکرد مدیریت تکنیکی و از این جهت که باعث کاهش ضایعات ميشود، یک رویکرد مدیریت عملیاتی و به این دلیل که یک مفهوم تولید جامع است، رویکرد استراتژیک نامیده ميشود.