By Laurence Prusak/ Don Cohen
نوشته: لارنس پروساک و دان کوهن
ترجمه: دکتر عبدالرضا رضایی نژاد
در سازماني كه ميان كاركنانش همبستگي نزديك و جو اعتماد حاكم باشد، كارها بسيار بهتر ميچرخند. ولي ارتباطهاي موثر و كارساز، به چندين دليل زير فشار و يورش هستند. در وضعيت سخت ناپايدار كنوني، مهيا ساختن اين گونه «داراييهاي اجتماعي» بسيار دشوار است. فنآوريهاي انقلابي هر روز بازارهاي تازهاي ميآفرينند و سازمانها ناچارند تا با تغيير ساختار، بدانها پاسخ دهند. رو آوردن بسياري از فعاليتها به دنياي نمادين و كاركردن نيروها بيرون از كارگاههاي سنتي (و اغلب مستقل) اوضاع را بدتر كرده است. مشكل ديگر اين است كه شمار اندكي از مديران راه سرمايهگذاري در حوزه داراييهاي اجتماعي را ميدانند.
نويسندگان مقاله نشان ميدهند كه سازمانها چگونه ميتوانند در اين راه كامياب شوند. براي مثال، شركتهايي كه براي داراييهاي اجتماعي ارزش قائلند، كمتر به دگرگوني سازماني تن در ميدهند. نويسندگان از مديريت شركت اس.آ.اس به عنوان نمونه ياد ميكنند كه ميكوشد تا به كاركنانش نشان دهد كه به آنان افزون بر نيروي كار، به چشم انسانهاي ارزشمند مينگرد.
مديران ميتوانند با نشان دادن اعتماد و پاداش دادن بدان در فعاليتهاي سازمان، چنين جوي را به وجود آورند. آنان ميتوانند با رهبري الهامبخش خود و ايجاد ارتباطهاي راهبردي، هدفهاي سازماني را آشكار ساخته و همكاري نيروها در رسيدن به آنها را جلب كنند. مرامنامه مشهور جانسون اند جانسون كه ميگويد توجه و مسئوليت نخستين آن متوجه مصرفكنندگان فراوردههايش است، در روزهاي بد و دشوار همچون رخداد سال 1983 كه جا دادن زهر در كپسولهاي تايلنول، توسط دشمنان شركت به مرگ هفت تن انجاميد، خوب به فريادش ميرسد. از ديگر راههاي پرورش اعتماد در سازمان، دادن پاداش مادي به رفتاري است كه خصلت همكاري را به صورت عادت در آورد.
وجود داراييهاي اجتماعي كه روزگاري در همه سازمانها امري عادي بود، اينك كمياب و سخت در مخاطره است. در محيط ناپايدار و رو به نمادين شدن كسبوكارهاي امروزين، سرمايهگذاري در حوزه داراييهاي اجتماعي شركتها را براي بهرهبرداري از فرصتها، در وضعيت بسي بهتر قرار خواهد داد.