By Martin Reeves/ Mike Deimler
نوشته: مارتین ریوز و مایک دیملر
رویکردهای سنتي نسبت به استراتژی، جهان را بهنسبت ایستا و قابل پیشبینی فرض میکنند. ولی جهانیشدن، فناوریهای جدید و شفافیت بیشتر، در تركيب با يكديگر، محیط کسبوکار را تغییر میدهند. در این دوره از ریسک و عدمقطعیت، مدیران بیشتری مزیت رقابتی را در تواناییهایی ميبينند که سازگاري را سرعت میبخشند. بهجای مهارت در انجام یک کار خاص، شرکتها باید در یادگیری انجام کارهای جدید مهارت داشته باشند.
آنهایی ميمانند که نشانههاي ضعیف تغییر را دریافت میکنند و به آنها پاسخ میدهند. آنها یاد گرفتهاند نهتنها در رابطه با کالاها و خدمات، بلکه مدلهای کسبوکار، فرایندها و استراتژیها هم سریع عمل کنند. آنها مهارتهای لازم را برای مدیریت سیستمهای چندذينفعي در دنیایي بههم پیوسته کسب کردهاند. مهمتر از همه،دست مهمترین منابعشان ( نیروی انسانی) را باز گذاشتهاند.
نویسندگان مقاله، شرکای گروه مشاوره بوستون، این چهار توانایی سازمانی را با نشان دادن تلاش شرکتهای پیشتاز برای ایجاد آنها مرور میکنند. آنها همچنین برآمدهاي این چرخش اساسی استراتژیک را برای شركتهای بزرگ مورد بحث و بررسی قرار میدهند، شركتهايي که بیشترشان عملیاتشان را حول مقیاس و کارایی، یعنی منابع مزیتی یک محیط لزوما پایدار، ايجاد كردهاند.