نوشته: محمد ابراهیم محجوب[1]
هر مدیری و هر رهبری با این پرسش کلان چند وجهی، درهمتنیده، و بسیار پیچیده روبهرو است که سازمانش با کدام ساختار، کدام راهبرد،کدام فرایندها، کدام فناوریها، کدام افراد، کدام ارزشها، و کدام آموزشها، در کوتاهترین زمان، با بالاترین کیفیت، و کمترین هزینه و آسیبهای اجتماعی-زیستمحیطی، میتواند به هدفهای تعیین شده دست پیدا کند؟
در بیشتر موارد ما میکوشیم این پرسش واحد را بشکنیم و وجهبهوجه برای آن پاسخ پیدا کنیم؛ پاسخها را نیز عموما بهصورت مجرد و انفرادی از الگوهای موفق بیگانه نسخهبرداری میکنیم فارغ از این که این الگوها در کدام بستر اجتماعی-فرهنگی بهبار آمدهاند. الگوهای موفق به احتمال زیاد بر یک شالود محکم نظری شکل گرفتهاند. ولی از کجا معلوم، رونوشت آن الگوی موفق بر بستری دیگر، به همان درجه از موفقیت بینجامد؟ آیا میتوان انتظار داشت بذری بیگانه بر زمینی ناشناخته حاصلی مطلوب بدهد؟ اگر در میان این همه دگرگونی و پیچیدگی فزاینده، همچنان چشمبسته نظریههای مدیریتی دیگران را بدون توجه به زمینه اجتماعی-فرهنگی محیط خودمان به کار ببندیم، آیا میتوانیم انتظار موفقیت داشته باشیم؟
در این که مدیریت بدون پشتوانه نظری استوار بسیار پرمخاطره بوده و شانس موفقیت آن ناچیز است چندان جای تردید نیست. اما در این که آیا کار و کوشش سازمانیافته در ایران پشتوانه نظری استوار دارد یا ندارد جای تردید است به این دلیل که ما درباره تبار مدیریت ایرانی کار پژوهشی چندانی نکردهایم. ما بهعنوان قوم ایرانی در درازنای تاریخ بر یک بستر مشترک اجتماعی-فرهنگی زیستهایم، کار کردهایم، رنج بردهایم، جنگیدهایم، اما، خاصه در چند قرن اخیر، کمتر اندیشیدهایم. عمده اندیشهورزی کنونی ما نیز معطوف است به کندوکاوی دست چندم درباره گوشهها و پیامدهای نظریههای دیگران، خاصه غربیان. این کار بیگمان لازم است؛ ما باید علم را فارغ از این که خاستگاهش کجاست بیاموزیم. اما بسنده کردن به آن، از نظر علمی نادرست است. دانش ما هنگامی کاربردی میشود که با نظریههای مدیریتی جامعه خودمان بیامیزد چون آن نظریه بیگانه باید بر بستر اجتماعی-فرهنگی این جامعه پیاده شود.
این مقاله اشارهای است به گوشههایی از نظریات سیاسی ابونصر محمد فارابی اندیشمند و نظریهپرداز بلندپایه ایرانی که در تاریخ اندیشه سیاسی ایران نقطه اتصال اندیشه یونانی، اندیشه اسلامی، و اندیشه ایرانشهری بوده و تاثیری ماندگار بر کاروبار فکری و زندگی اجتماعی ما داشته است. امید این است که پژوهشگران و کنشگران عرصه مدیریت کشورمان کندوکاو بیشتر در این زمینه را در دستور کار خود بگنجانند.
1. محمد ابراهیم محجوب، دارای مدرک دکترای دینامیک از دانشگاه اتاواي کانادا و مشاور عالی مدیریت است.