نوشته: دکتر سید حسین کاظمی
امروزه نگرانی در خصوص کژکارکردها و آثار سوء پیشرفت شتابان فناوریهای ارتباطی بخش متداول و متعارفی از زندگی فکری ما شده است و کمتر کسی یافت میشود که هشدار نفوذ و شیوع اختناقآور این فناوریها به گوشش نخورده باشد. پیرامونمان مشحون از فیلمهای سینمایی و کتابهایی است همچون ماتریکس و نابودگر که اندیشناکمان میکنند از روزی که ماشینهای خودساخته و خوشخدمتمان هوای خیانت کرده و تسخیرمان کنند؛ چنانکه «گالم » افسانهای یهودیان، با آنان کرد. طرفه آنجاست که نخستین نمودهای این تسخیرشدگی را، چنانچه در «عصر جدید» چارلی چاپلین به تصویر کشیده شده، در خود این جریان فکری هشداردهنده میتوان دید؛ اندیشهای غیرخودنگر که نه کنترل جسمی، بلکه کنترل فکری صاحبانش را به دست تفکر پیروی ماشین سپرده است (نقد ماشینیشدن و به اسارت ساخته خویش درآمدن تنها شاید در این معنا، راستآیین باشد). با این حال در جوامع آکنده از رسواییها و خیانتهای سازمانی (شرکتی/نهادی)، در جایی که بهعنوان نمونه در فاصلهای کمتر از یکماه نخست میشنوید آبهایی که به اسم آب معدنی و آشامیدنی مینوشیدید بعضا سلامت لازم را نداشته و حتی مضر بودهاند و سپس حیرتزده آگاه میشوید که در هفده کارخانه تولید آبلیمو حتی یک قطره آبلیمو هم یافت نشده، بیم اسارت بشریت در چنگ ماشینهای هوشمند خودساخته بیشتر به «شبهمساله» میماند تا مساله. به این معنا اگر بنگریم، هماکنون نیز اسیر همین ماشینهای هوشمند آینده هستیم، نه بهصورت فکچوال بلکه اینتلکچوال.