گروه محصولات

عنوان مقاله: سازمان بداخلاق: قاتق نان یا قاتل جان؟

گزيده مديريت 176

 نوشته: دکتر سید حسین کاظمی

امروزه نگرانی در خصوص کژکارکردها و آثار سوء پیشرفت شتابان فناوری‏های ارتباطی بخش متداول و متعارفی از زندگی فکری ما شده است و کم‏تر کسی یافت می‏شود که هشدار نفوذ و شیوع اختناق‏آور این فناوری‏ها به گوشش نخورده باشد. پیرامونمان مشحون از فیلم‏های سینمایی و کتاب‏هایی است همچون ماتریکس و نابودگر که اندیشناکمان می‏کنند از روزی که ماشین‏های خودساخته و خوش‌خدمتمان هوای خیانت کرده و تسخیرمان کنند؛ چنان‌که «گالم » افسانه‏ای یهودیان، با آنان کرد. طرفه آن‌جاست که نخستین نمودهای این تسخیرشدگی را، چنان‌چه در «عصر جدید» چارلی چاپلین به تصویر کشیده شده، در خود این جریان فکری هشداردهنده می‏توان دید؛ اندیشه‏‏ای غیرخودنگر که نه کنترل جسمی، بلکه کنترل فکری صاحبانش را به دست تفکر پیروی ماشین سپرده است (نقد ماشینی‏شدن و به اسارت ساخته خویش درآمدن تنها شاید در این معنا، راست‏آیین باشد). با این حال در جوامع آکنده از رسوایی‌ها و خیانت‏های سازمانی (شرکتی/نهادی)، در جایی که به‌عنوان نمونه در فاصله‏ای کم‏تر از یک‌ماه نخست می‏شنوید آب‏هایی که به اسم آب معدنی و آشامیدنی می‏نوشیدید بعضا سلامت لازم را نداشته و حتی مضر بوده‏اند و سپس حیرت‏زده آگاه می‏شوید که در هفده کارخانه تولید آبلیمو حتی یک قطره آبلیمو هم یافت نشده، بیم اسارت بشریت در چنگ ماشین‏های هوشمند خودساخته بیش‏تر به «شبه‏مساله» می‏ماند تا مساله. به این معنا اگر بنگریم، هم‏اکنون نیز اسیر همین ماشین‏های هوشمند آینده هستیم، نه به‌صورت فکچوال بلکه اینتلکچوال.

انصراف از نظر