By V.G Narayan/ Ananth Raman
نوشته: وی جی نارایانان و آنانت رامان
ترجمه: مهندس امیرپویا سیف زاده
شركتها چندان دغدغه رفتار شركای زنجیره تامین خود را ندارند. در عوض، انتظار دارند زنجیره تامین بهنحوی كارا و بدون تداخل امور به فعالیت خود ادامه دهد، انگار با دست نامرئی مورد نظر آدام اسمیت هدایت میشود. در مطالعهای كه نویسندگان مقاله انجام دادهاند، دریافتهاند شركتها اغلب فقط به منافع خود میاندیشیند و به مصالح شركایشان در زنجیره تامین توجهی ندارند. در نتیجه، عملكرد زنجیرههای تامین بسیار ضعیف است.
وقتی بدانیم یك زنجیره تامین از امور (وظیفه) مختلف و شركتهای متعدد تشكیل شده (كه هر یك اولویتها و اهداف خاص خود را دارند) این نتایج شگفتزدهمان نمیكند. با این وجود، همه این امور و شركتها باید در یك جهت حركت كنند تا زنجیره بتواند محصولات و خدمات مورد نظر را به نحوی مناسب، سریع و مقرونبهصرفه به دست مصرفكنندگان برساند.
بر اساس نوشته نویسندگان، یك زنجیره تامین تنها موقعی خوب عمل میكند كه ریسكها، هزینهها و پاداشهای انجام كسبوكار بهگونهای منصفانه در تمام شبكه توزیع شود. در واقع، مشوقهایی كه همسو نیستند اغلب موجب انباشت یا كمبود موجودی انبار، پیشبینیهای نادرست، تلاش ناكافی در راستای فروش و حتی خدماترسانی ضعیف به مشتری میشوند. سرنوشت تمام شركای یك زنجیره تامین به یكدیگر گره خورده است: اگر شركتها باهم برای خدمترسانی به مشتری تلاش كنند، باهم پیروز خواهند شد. اما شرط اینكار همسویی انگیزههای آنهاست.
شركتها ابتدا باید به وجود همسونبودن انگیزهها اذعان كنند، سپس به شناسایی ریشه و علت پرداخته و آنها را همسو یا مجدداً طراحی كنند. برای مثال، آنها میتوانند این همسویی را از طریق عقد قراردادهای مشاركت در درآمدها، استفاده از فناوری برای ردیابی اطلاعاتی كه قبلاً پنهان بوده یا همكاری با واسطهها برای اعتمادآفرینی میان شركای شبكه بهبود بخشند. همچنین مهم است بهطور متناوب مشوقها ارزیابی مجدد شوند، زیرا حتی موفقترین شبكهها نیز درمییابند تغییرات در فناوری یا شرایط كسبوكار، همسویی مشوقها را دچار تغییر میكند.