By Herminia Ibarra/ Anne Scoular
نوشته: هرمینیا ایبارا و آن اسکولار
ترجمه: دکتر سیدرضا نوری و آرش غفاری
در شرایط تغییر سریع و ویرانساز، شرکتها درمی یابند که نمی توان از مدیران انتظار داشت پاسخ همه مشکلات را داشته باشند و اینکه رهبری کنترل و فرمان دیگر فرصت حیات ندارد. در نتیجه، بسیاری از بنگاه ها به سمت مدل مربیگری حرکت میکنند که در آن مدیران به جای اینکه به کارکنان فرمان دهند و آنها را قضاوت کنند، حل مساله را تسهیل میکنند و پرورش کارکنان از طریق پرسیدن پرسشها و ارائه پشتیبانی و راهنمایی تقویت میشود.
نویسندگان، مزیتهای انواع مختلف مربیگری (دستوری، غیردستوری و موقعیتی) را توضیح میدهند و اشاره دارند که بعضی اوقات اصلا مربی نکردن بهتر است. آنها شرح میدهند که چگونه مدیران میتوانند از مدل چهار مرحله ای جی.آر.او.دبلیو استفاده کنند تا در شنیدن، مورد سوال قرار دادن و کسب بینش از زیردستان خود ماهرتر شوند.
در انتهای مقاله، پیشنهادهایی برای تبدیل مربیگری به یک ظرفیت سازمانی ارائه میشود: ایجاد یک تحول فرهنگی از طریق تبیین چرایی ارزشمندی مربیگری هم برای سازمان و هم برای افراد و اطمینان از اینکه رهبران آن را پذیرفته و خود مصداقش میشوند؛ همچنین ایجاد ظرفیتهای مربیگری در سطوح مختلف سازمان و حذف موانع.