By Rosabeth M oss Kanter
نوشته: روزابت موس كانتر
ترجمه: دكتر محمود ساعتچی و غلامحسين خانقايی
قهرمانان تحول (آن دسته از رهبرانی كه سازمان‌های درمانده را از آستانه شكست نجات می‌دهند) غالباً به خاطر تصمیم‌گیری‌های زیركانه مالی و راهبردی مورد تشویق و تحسین قرار می‌گیرند. اما روزابت موس‌كانتر استاد مدرسه بازرگانی هاروارد بر جنبه دیگری از موفقیت‌های آنها تاكید می‌كند. این رهبران چرخه افول شركت را با اقدامات هدایت‌گرانه و سنجیده كه باعث افزایش سطح ارتباط، همكاری و احترام بین مدیران می‌شود، معكوس می‌سازند.
شركت‌های بیمار به مرحله‌ای از سقوط می‌رسند كه كانتر آن را «گرداب مرگ» می‌نامد و فرایند آن نیز معمولاً بدین‌گونه است كه بعد از شكست اولیه‌ای كه در مسیر پیشرفت شركت پیش می‌آید، كاركنان آن به‌تدریج انگشت اتهام را به‌سوی دیگران نشانه می‌روند و همكاران خود را در بخش‌های دیگر كسب‌وكار به‌تمسخر می‌گیرند. تنش‌ها افزایش پیدا می‌كند و همكاری بین افراد كاهش می‌یابد. در این شرایط است كه به علت كاهش هماهنگی آنها باهم، توانایی‌شان برای اثرگذاری بر تغییرات كاهش می‌یابد. سرانجام، بسیاری از افراد به این باور می‌رسند كه درمانده شده‌اند و انفعال در بین كاركنان شایع می‌شود. بالاخره، آسیب نهایی شركت‌های آشوب‌زده، یعنی روحیه حاشا و انكار، مشهود می‌شود. به این معنی كه كاركنان از سازوكار دفاعی انكار استفاده می‌كنند. به عبارت دیگر، افراد به جای بیان عقیده‌ای كه به نظر با باور و برداشت دیگران متفاوت می‌آید، به‌طور جمعی به آن‌چه شخصاً می‌دانند، تجاهل می‌ورزند.
به نظر كانتر، برای مقابله با این نیروها و معكوس كردن حركت نزولی شركت، مدیرعامل باید اقداماتی را برای تغییر شرایط روان‌شناختی (به‌ویژه جایگزین كردن گفت‌وگو به جای مخفی‌كاری و انكار، احترام به جای سرزنش و تحقیر كردن، همكاری به جای كناره‌گیری از یك‌دیگر و در حصار كردن خود و بالاخره ابتكار عمل به جای انفعال و احساس درماندگی كردن) انجام دهد. نویسنده مقاله به‌تفصیل درباره چگونگی اقدام مدیران عامل ژیلت، اینوِن‌سیس و بی.بی.سی در راهنمایی كاركنان خود و قرار دادن آنها در مسیری خلاق‌تر سخن می‌گوید.