نوشته: دکتر غلامرضا کیانی
اصلیترین چالش پیش روی سازمانهای کشورمان، فقدان رهبری اثربخش است؛ یعنی فقدان نقشها و سمتهایی که بتوانند در ورای قواعد موجود بیاندیشند و نظمی نو دراندازند. به گونهای که به جرات میتوان گفت در چند دهه اخیر، ما در سازمانهایمان گرفتار بحران رهبری هستیم. مشکل، ناشی از نبود افراد قابل برای ایفای نقش رهبری نیست بلکه مسئله بیشتر به تصور اشتباه ما درباره نقش «هیاتمدیره» به عنوان بالاترین مرجع اداره یک سازمان بازمیگردد. این انگاشته غلط، هیاتمدیره را نه بهعنوان کانون اصلی رهبری سازمان بلکه در قالب نقشی قرار میدهد که خود مسدودکننده جریان رهبری در درون واحدهای سازمان میشود.
بقا و ماندگاری در دنیای امروز که فشردگی زمان و مکان از ویژگیهای اساسی آن است، نیازمند رعایت قواعدی خاص میباشد. بسیارند سیاستهای موفق گذشته که در حال حاضر اثربخشی خود را از دست دادهاند و لازم است با سیاستهای جدید جایگزین شوند. این امر نیازمند تقویت ظرفیت رهبری در سازمانهاست. بدون بازآفرینی نهاد هیاتمدیره، احیای نقش رهبری اثربخش و در نتیجه توسعه سازمانها امری محال است. بهعبارتی دیگر برای بازآفرینی و توسعه سازمانهای کشور باید از هیاتمدیره آغاز نمود.