By Nathan Furr and Jeffrey Dyer
نوشته: نیتان فر و جفری دایر
ترجمه: غزاله احمدزاده
همانند هر عملیات دیگر شرکتها، نوآوری به هدایت و رهبری تاثیرگذار نیاز دارد.این نوع رهبری با گونههای دیگری که کسبوکار محوری طلب میکند، فرق دارد و مهارتها و تاکتیکهایی را شامل میشود که برای بسیاری از مدیران عالیرتبه طول خواهد کشید تا در آنها تبحر پیدا کنند.
تحقیق نویسندهها روی شرکتهایی که بهطور مداوم محصولات جدید ارائه میکنند و به بازارهای جدید وارد میشوند، آشکار میکند فرایندی که رهبران موفق نوآوری دنبال میکنند، همانی که ایدههای کاهش ریسک را بههم نزدیک میکند، در طول پنجاه سال گذشته توسعه یافته است.
این فرایند که نویسندگان مقاله آن را روش نوآور مینامند، در واقع سفری کاوشگرایانه است و نقش کسی که سکان هدایت را بهدست دارد این است که برای دیگران مسیر را هموار کند و تمایل خویش برای کنار زدن مرزها و پذیرش عدمقطعیت را نشان دهد.
در عمل، رهبر نوآوری، تصمیمگیرنده اصلی نیست، بلکه آزمونگر اصلی است که به شناسایی فرضیات اساسی که محصولات جدید بر اساس آنها تهیه میشوند میپردازد و برای آزمودن آن فرضیات با مشتریان آزمونهایی را ابداع و نتایج را تفسیر میکند.
آمادهسازی سازمان برای پذیرش ایدههای نو، مهمترین قسمت کار است. رهبران تیم نوآوری با تاکید به اینکه هدف این فرایند هم مانند دیگر فرایندهای سازمانی کاهش ریسک است، میتوانند به هدف فوق دست پیدا کنند.
در آخر، رهبر تیم نوآوری بایستی نهتنها زمان (زمانهای بیوقفه بهترین هستند)، بلکه منابع و ابزار برای اکتشاف ناشناختهها در اختیار اعضای تیم قرار دهد.