By Bill George/ Peter Sims/ Andrew N. McLean/ Diana meyer
نوشته: بيل جرج، پيتر سيمز، اندرو مك لين و دايانا ماير
ترجمه: دكتر حسين سليمانی
مسائل روزافزون رهبری بازرگانی در طی پنج سال گذشته، اهمیت نوع جدیدی از رهبر را در قرن بیستویكم مورد تاكید قرار دادهاند و آن رهبری اصیل است. نویسنده مقاله، بیل جرج، استاد مدرسه بازرگانی هاروارد و رییس سابق و مدیرعامل مدترونیك، به همراه همكارانش بزرگترین مطالعه توسعه رهبری را تاكنون به انجام رساندهاند. آنها با 125 رهبر بازرگانی از گروههای نژادی، مذهبی، ملی و اجتماعیاقتصادی مختلف مصاحبه كردند تا بفهمند رهبران چگونه اصیل میشوند و چگونه اصیل باقی میمانند. یافتههای آنها نشان داد برای اینكه كسی بتواند رهبری كند، نیازی نیست با مشخصه یا صفت خاصی متولد شود. بهعلاوه، لازم نیست آن فرد در راس سازمان خود قرار داشته باشد. هر كسی میتواند یاد بگیرد رهبری اصیل باشد.
این سفر رهبران با درك داستان زندگی خود آغاز میشود. رهبران اصیل داستانهای خود را بهصورتی بیان میكنند كه به آنها امكان بدهد خودشان را نه بهعنوان ناظر غیرفعال، بلكه بهعنوان فردی ببینند كه از تجربه گذشته درس میگیرد. این رهبران مدتی را به بررسی تجربههای خود اختصاص میدهند و درباره آنها تفكر میكنند و به این ترتیب، بهعنوان فرد و رهبر بلوغ بیشتری مییابند. رهبران اصیل تلاش زیادی هم میكنند كه از طریق خودكاوی مداوم و اغلب متهورانه، به خودآگاهی دست یابند. انكار میتواند بزرگترین مانع در خودآگاه شدن رهبران باشد، ولی رهبران اصیل خواهان بازخورد صادقانه هستند و به آن گوش فرا میدهند. بهعلاوه، از شبكههای حمایتی رسمی و غیررسمی نیز استفاده میكنند تا جای پای خود را محكم كرده و زندگی منسجمی داشته باشند.
مولفان معتقدند رسیدن به دستاوردهای كاری در طی یك دوره زمانی ماندگار، نشانه نهایی رهبری اصیل است. شاید بتوان بدون اصیلبودن به نتایج كوتاهمدت دست یافت، ولی رهبری اصیل تنها راه برای دستیافتن به نتایج درازمدت است.