By Joerg Gnamm/ Klaus Neuhaus
ترجمه: بهمن جمشیدی
با وجود سخنگفتن فراوان، تولید ناب، هنوز هم یک استثناست: کف کارخانه بههم ریخته است، گلوگاهها باعث تاخیر در تولید میشوند و در حالی که محصولات مناسب چندانی وجود ندارند، انبارها آکنده از محصولات اشتباه است. بهآسانی نمیتوان سوءعملکرد یک کارخانه را رفع کرد، اما موردی شگفتانگیز در آلمان رخ نموده است. آلمانیها سنتی دیرینه در مقاومت در برابر نوآوریهای مدیریتی در عرصه کارخانه دارند.
بهجای تعطیلکردن کارخانهای زیانده، گروه ایزولا به کارگرانش فرصت دیگری داد که کار را بهشکلی ریشهای و نمادین شروع کنند. مدیران کارخانه با الهام از یک ابزار ژاپنی معروف به پنجاس (ساماندهی، نظمدادن، پاکیزگی، استانداردسازی و انضباط) از کارگران خواستند کارخانه را تمیز کرده و بههمریختگی آن را مرتب کنند، همچنین از آنان درخواست کردند راههایی را برای کارامدترکردن کارخانه پیشنهاد کنند. ابتدا هفتاد تن خرتوپرت اضافی (معادل 45 بار کامیون) شامل شصت قفسه خالی، پنجاه مترمربع مواد بستهبندی غیرضروری و 150 پالت (بارچین) بشکههای خالی بیرون ریخته شد. سپس کارگران هشتصد ایده برای بهبود پیشنهاد کردند که سرانجام اکثریت آنها اجرا شدند. دست آخر، کارگران برای تنظیف کارخانه 250 قوطی رنگ مصرف کردند.