By Wendy Smith/ Marianne Lewis/ and Michael Tushman
نوشته: وندي اسميت، ماريان لویيس و مايکل تاشمن
ترجمه: دکتر شهلا برجعلی لو
رهبران با پارادوكسهاي استراتژيك متعددي مواجه هستند: فشارهاي متناقضي كه اكثر مواقع بهعنوان انتخابهاي «يا اين يا آن» در نظر گرفته ميشوند. در پارادوكسهای نوآوري، پيگيري فرايندها و محصولات جديد در تناقض با تعهد به بقاي فرايندهاي آزموده شده و صحيح است. در پارادوكسهای جهانيشدن، ميان الزامات محلي و يكپارچهسازيهاي فرامرزي، تنشهايي وجود دارد و در پارادوكسهای تعهد، هدف حداكثرسازي سود سهامداران با اشتياق براي منفعتبخشي به گروه وسيعتري از ذينفعان در تقابل است. نويسندگان مقاله ادعا ميكنند كه موفقيت سازماني به توجه همزمان به چنين خواستههاي متضادي بستگي دارد، نه انتخاب يكي از آنها. لازم است رهبران با حقايق و ناسازگايهاي متعدد و گوناگون كنار آيند. آنها بايد فرض را بر اين قرار دهند كه منابع مورد نيازشان كمياب نيست و منابع وافري در اختيار دارند و بهجاي اينكه به دنبال ثبات باشند، بايد تغيير را با آغوش باز بپذيرند. همه اينها به سازمانها كمك ميكنند كه به حالت توازن پويا برسند، حالتي كه در آن، پارادوكسها مانعي براي پيشرفت نيستند، بلكه به آن سرعت ميدهند. راهي كه از طريق آن ميتوان ظرفيت پارادوكسها را بهكار گرفت، اين است كه هم قادر باشيم نيروهاي مخالف را از هم مجزا سازیم و هم بتوانيم ميان آنها رابطه برقرار كنيم: مديران بايد بتوانند اهداف و ارزشهاي سازماني را یکبهیک مجزا کرده و در عين حالْ پيوندها و همپوشانیهایي ميان اهداف گوناگون بيابند.