گروه محصولات

عنوان مقاله: رهبري سطح پنجم : پيروزي فروتنی و عزم راسخ

گزيده مديريت 6

By Jim Collins

نوشته: جیم کالینز

ترجمه: دکتر شهیندخت خوارزمی

در سال 1971، مردي با ظاهري معمولي به نام داروين اسميت Darwin E. Smith مدير عالي اجرايي شركت كيمبرلي- كلارك Kimberly- Clark شد. كيمبرلي-كلارك، كارخانه كاغذسازي بسيار قديمي بود كه طي 20 سال گذشته ارزش سهامش در بازار عمومي 36 درصد پايين آمده بود. اسميت در آن زمان و كيل آرام و بي‌سروصدا و داخلي شركت بود. چندان مطمئن نبود كه هيات‌مديره با انتخاب او تصميم درستي گرفته باشد. اين احساس وقت تقويت شد كه يكي از اعضاي هيات‌مديره او را به كناري كشيد و به وي گوشزد كرد كه برخي از شرايط احراز اين پست را ندارد. ولي او مدير عالي اجرايی شركت شد و 20 سال در اين پست باقي ماند.

 اما، چه 20 سالي گذشت! اسميت طي اين مدت كيمبرلي-كلارك را به طرز حيرت‌انگيزي متحول ساخت و آن را به بهترين شركت توليد‌كننده محصولات كاغذ مصرفي جهان تبديل كرد. تحت رهبري و سرپرستي وي، شركت بر رقباي خود يعني كاغذسازي اسكات Scott و پراكتراندگمبل Procter & Gamble پيشي گرفت و با اين كار بازده انباشته سهام شركت‌‌ را را به 1/4 برابر ارزش بازار عمومي رساند. و شركتهايي چون هيولت پاكارد،Hewlett-Packard  سه.ام،3M  كوكاكولاCoca-Cola  و جنرال الكتريكGeneral Electric  را پشت سر گذاشت.
 تحول شركت كيمبرلي-كلارك به دست اسميت، يكي از بهترين نمونه‌هاي قرن بيستمي رهبري است كه سازماني را از وضع صرفاً خوب و معمولي به وضع واقعاً عالي دگرگون مي‌سازد. با اين همه، شمار اندكي از افراد (حتي دانشجويان پرشور و با علاقه تاريخ كسب‌وكار) نام داروين اسميت را شنيده‌اند. اسميت نمونه كلاسيكي است از رهبر سطح پنجم، يعني فردي كه آميزه‌اي از فروتني بيش از حد را با اراده قوي حرفه‌اي در خود جمع كرده است. طبق مطالعه 5 ساله‌اي كه انجام داده‌ايم، آن دسته از مديراني اجرايي كه چنين تركيبي از صفات متناقض دارند، در جريان تبديل يك شركت معمولي به شركتي درخشان (كه از نظر آماري رويدادي است نادر) نقش كاتاليزور را ايفا مي‌كنند. (شرح كامل اين پژوهش در مطلب جانبي «يك پرسش، 5 سال، 11 شركت» آمده است.)
انصراف از نظر