By Muhammad Yunus/ Fredric Dalsace/ David Menasce/ Benedicte Faivre-Tavignot
نوشته: محمد یونس و فدریک دالزاس و دیوید مناش و بندیکت فورتاوینیو
نزدیک به 120میلیون نفر در اتحادیه اروپا تحت عنوان افراد در مخاطره فقر یا محرومیت اجتماعی دستهبندی میشوند. با وجود آنکه شرکتهای بسیاری محصولات و خدمات ارزانقیمت عرضه میکنند، بهطور وسیعی نیازهای این عده از مصرفکنندگان را نادیده گرفته شده است. در این مقاله، بنیانگذار بانک گرامین و نویسندگان همکار توضیح میدهند که چگونه پنج شرکت پیشرو که از طریق سازمان غیرانتفاعی «اکشنتانک» کار میکنند، مدلهای کسبوکار اجتماعی را برای خدمترسانی به کف هرم در فرانسه توسعه دادهاند. این شرکتها عبارتند از دانون که با صلیب سرخ فرانسه برای فراهمکردن غذاهای مغذی قابل تهیه برای کودکان شش تا بیستوچهارماهه خانوادههای کمدرآمد همکاری میکند؛ اسیلور که عینکهای مطالعه برای مستمریبگیران فقیر فراهم میکند و رنو که پروژه موبیلیز آن حل موضوع حملونقل برای افراد فقیر در مناطق روستایی فاقد سیستم حملونقل عمومی را هدف قرار داده و شبکهای از تعمیرگاههای بههمپیوسته را درگیر ساخته تا خودروهای خراب و صدمهدیده را با قیمتی اندک تعمیر میکنند.
یک کسبوکار اجتماعی سه ویژگی دارد: به دنبال کاستن از مشکلات اجتماعی است، باید پایدار و دوامپذیر باشد و هرگونه سودی به جای آنکه به سهامداران بازگردانده شود، دوباره در شرکت سرمایهگذاری میشود. برخلاف کسبوکارهای کمهزینه، یک کسبوکار اجتماعی پیشاپیش تعیین میکند که چه کسی واجد شرایط محصول آن است و میکوشد کیفیت بالا را در محصول و خدمت خود حفظ کند. آثار غیرمستقیم ایجاد چنین کسبوکارهایی ممکن است در درازمدت از نظر اقتصادی به ارزشمندی یک کسبوکار کمهزینه باشد. این آثار عبارتند از فرصتهای آشکار برای نوآوری در بازارهای تازه، انگیزهبخشی به کارکنان و افزایش وجهه شرکت.