نوشته: دكتر محمدابراهيم محجوب
بار اصلی توسعه جوامع انسانی بر دوش سازمانها و بنگاههاست. آنها به پشتوانه نیروی انسانی و سرمایه خود و با اجرای فرایندهای پیچیده، كالاها و خدمات مورد نیاز مردم را فراهم میآورند. هر سازمان بهفراخور توانایی، داشتهها، نیروی انسانی و محیط كار خود، هدفهای راهبردی تعیین میكند و برای رسیدن به آنها فرایندهای ویژهای برمیگزیند. ولی گوناگونی بنگاهها، فرایندها و برونداد آنها هرچه باشد، میتوان گفت پیروزی یا شكست بنگاه، بیشتر در «چگونگی مدیریت فرایند رسیدن به هدف» است تا خود هدف یا فرایند. بسا میبینیم سازمانی هدفهای متعالی دارد و حتی برای رسیدن به آنها فرایند مناسبی برگزیده، ولی بهدلیل مدیریت ضعیف فرایند، با شكست روبهرو شده است. سه عامل در چگونگی مدیریت این فرایند اثر جدی دارند:
· سرعت: با توجه به روند پرشتاب بازار و كشاكش فشردهای كه در میان بنگاهها وجود دارد، میتوان گفت پیروزی بنگاه تا حد زیادی بسته به این است كه فرایند رسیدن به هدف (در سنجش با رقیبان و نیاز بازار) با چه سرعتی اجرا میشود.
· هزینه: ادامه حیات بنگاه در گرو بهرهوری است. هرچه بنگاه بتواند كیفیت مورد نیاز بازار را در قیاس با رقیبان ارزانتر فراهم كند، میتواند امید بیشتری به ادامه حیات خود داشته باشد.
· آثار منفی اجتماعیزیستمحیطی فرایند. توسعه پایدار در گرو آن است كه بنگاهها در حین فعالیت اقتصادی برای تامین نیازهای خود و بازار، زیان اجتماعیزیستمحیطی هرچه كمتری پدید آورند تا نسلهای بعدی نیز فرصت تامین نیازهای خود را داشته باشند. بنگاههایی كه این نكته را نادیده میگیرند دیر یا زود جای خود را در بازار از دست میدهند.