By Michael Porter/ Mark Kramer
نوشته: مایکل پورتر مارک کرامر
ترجمه: محمدرضا سعادت و سعید شهبازمرادی
دولتها، فعالان اجتماعی و رسانهها در هدایت سازمانها بهسوی پاسخگویی در قبال نتایج اجتماعی اقداماتشان تبحر و مهارت یافتهاند. بر همین اساس، مسئولیت اجتماعی شركتها بهعنوان اولویتی گریزناپذیر برای رهبران كسبوكار كشورهای مختلف مطرح است.
با این حال، تلاش سازمانها در راستای مسئولیت اجتماعی به دو دلیل با مشكل مواجه شده است: نخست، سازمانها و جامعه به یكدیگر وابستگی متقابل دارند و هنگامی كه در مقابل هم فرض میشوند با مشكل مواجه میشوند. دوم، آنها به سازمانها فشار میآورند تا بهجای انطباق صحیح استراتژیهای خود با مسئولیت اجتماعی به اقدامات كلی و عام بپردازند.
حقیقت این است كه رویكردهای موجود در قبال مسئولیت اجتماعی شركت چنان پراكنده هستند كه بسیاری از فرصتهای نهفته در جامعه را آشكار نمیسازند. اگر سازمانها میتوانستند فرصتهای مستتر در مسئولیت خود در قبال جامعه را مانند حیطههای كسبوكار اصلیشان تجزیهوتحلیل كنند، مثل هولفودزماركت، تویوتا و ولوو درمییافتند كه مسئولیت اجتماعی شركت چیزی بیش از هزینه، محدودیت یا كمك بلاعوض به سازمانهای خیریه است و منشا خلاقیت یا مزیت رقابتی برای سازمان خواهد بود.
در این مقاله، مایكل پورتر و مارك كرامر دیدگاه جدیدی را برای توجه به رابطه بین كسبوكار و جامعه مطرح ساختهاند كه بههیچوجه به معنای ورود سازمان به یك بازی بینتیجه یا بیحاصل نیست. نگارندگان مقاله، چارچوبی برای شناسایی آثار اجتماعی اقدامات شرکتها ارائه میكنند كه طی آن، فرصتهای سودرسانی به جامعه و خود سازمان بهواسطه تقویت بستر رقابتی سازمان؛ اقدامات لازم در جهت توجه به مسئولیت اجتماعی شركت و موثرترین راههای اجرای این اقدامات آشكار میشوند. نگرش مثبت به مسئولیت اجتماعی بهعنوان منشا فرصت تا كنترل زیان یا جنجال تبلیغاتی علیه سازمان نیازمند تحول تفكری و ذهنی است كه نگارندگان مقاله آن را لازمه افزایش توفیق رقابتی سازمان میدانند.