پژوهشی تازه چهار روش استفاده شرکتها از فناوری برای ایجاد ارتباط را نشان میدهد.
By H. James Wilson/ PJ Guinan/ Salvatore Praise/ Bruce D. Weinberg[1]
نوشته: جميز ويلسون و پي.جي گينان
ترجمه: ندا سراج
بهتازگی کارشناس یک بانک جهانی یکی از چالشهای عصر حاضر را برای ما چنین معرفی کرد. مشخص شد خریداری که معمولا واجد شرایط پایینترین سطح خدمات است در توییتر تعداد چشمگیر یکصدهزار دنبالهرو دارد. این بانک هنوز برای بهکارگیری رسانه اجتماعی اقدامی انجام نداده و روشی برای انطباق آن با مشتریان خاص ندارد، این کارشناس همچنان در اندیشه است آیا «نفوذ» این مشتری، شایسته توجه خاص است.
این سوال پیچیدهای است که اکثر شرکتها در هنگام تفکر در مورد رسانههای اجتماعی با آن مواجه میشوند. برای درک رویکرد کسبوکارها به این چالش، استراتژیها و اقدامات بیش از 1100 شرکت در صنعتها و کشورهای مختلف را تجزیه و تحلیل کرده و با هفتاد کارشناس که رهبری رسانههای اجتماعی را بهعهده داشتند مصاحبه عمیق انجام دادیم. پژوهش ما نشان داد بسته به تحمل شرکتها در مورد خروجیهای نامطمئن و سطح نتایج مورد انتظار، چهار استراتژی متمایز برای رسانه اجتماعی وجود دارد.
[1] . جیمز ویلسون، پژوهشگر ارشد موسسه آموزش عالی بابسون است. پی.جِی گینان و سالواتوره پاریس، دانشیار سیستمهای اطلاعاتی در دانشکده بابسون هستند. بروس وینبرگ، رییس بخش بازاریابی در دانشگاه بنتلی است.