By amy edmondson
نوشته: اِیمی ادموندسون
مديران زيادي معتقدند اشتباه بد است (گرچه معمولا درسهايي دارد) و يادگيري از آن نيز آسان است. نويسنده كه استاد دانشکده کسبوکار هاروارد است، فكر ميكند هر دو باور خطا هستند. او ميگويد در زندگي سازماني برخي اشتباهها اجتنابناپذير هستند و برخي ديگر خوب. يادگيري موفق از اشتباه هم ساده نيست: نياز به راهبردهاي ويژه هر موقعيتدارد. اما رهبران ابتدا بايد روش كار بازي سرزنش را بدانند و فرهنگ سازماني ايجاد كنند كه در آن كاركناننسبت به تایيد يا گزارش اشتباهها احساس امنيت ميكنند.
اشتباهها سه گروه هستند: اشتباهها قابلاجتناب در عمليات قابلپيشبيني كه معمولا منجر به انحراف از معيارهاي خاص ميشوند؛اشتباههای غيرقابلپيشبيني در سيستمهاي پيچيده كه نتيجه تركيب خاص نيازها، افراد و مشكلات هستند؛ و اشتباههای هوشمندانه در مرحله مکاشفه كه در آنها اشتباه، خوب و بهسرعت در سطح كوچك اتفاق ميافتد و ارزشمندترين اطلاعات را فراهم ميكند.
رهبري قوي ميتواند فرهنگ يادگيري ايجاد كند: فرهنگي كهدر آن اشتباههای بزرگ و كوچك همواره گزارش شده و بهدقت تحليل ميشوند و فرصتهايي براي آزمايش جستوجو ميشود. مديران معمولا نگران اين هستند كه اتخاذ موضع همدردي نسبت به اشتباه، يك محيط كاري بیمبالات ايجاد كند. برعكس آنها بايد قبول كنند اشتباه در سازمانهاي پيچيده امروزی اجتنابناپذير است.