نوشته: مو ابراهیم
ابراهيم كه باور داشت آن بازار فرصت بزرگي است كه نميتوان از دست داد، خود تصميم به توسعه آن گرفت. با تنها پنج كارمند و سرمايه اوليهاي كه از شركت مشاوره وي تامين شد، آغاز به كار كرد و به دنبال آن مجبور شد وقت زيادي را صرف جلب سرمايه كند: سيصد ميليون دلار در طول پنج سال نخست. او براي كسب اعتبار، هياتمديرهاي كارآزموده و خوشنام را بهكار گرفت و قواعدي براي مقابله با رشوه و فساد وضع كرد.
اين شركت در اوگاندا و چند كشور ديگر كه تقاضاي حبسشده، بسيار شديد بود، آغاز به كار كرد. براي نمونه، در گابن هجوم مشتريها باعث شكستن در دفاتر فروش شركت شد. چالشهاي مقابل او در تامين اين تقاضا، هم از جنس زيرساختي بود هم سياسي و هم فرهنگي. برخي مناطق جاده نداشتند، بنابراين، براي حمل تجهيزات سنگين مجبور به كاربرد هليكوپتر بودند. شركت مجبور بود برق و آب را خودش تامين و باتريهاي مولد برق را هر روز شارژ كند.
با وجود اين، ابراهيم در ساخت يك شركت بزرگ و ايجاد يك اقتصاد حتا بزرگتر براي حمايت از آن موفق شد. زماني كه سلتل در سال 2005 به زين فروخته شد، در پانزده كشور آفريقايي فعاليت ميكرد و بيش از يكسوم جمعيت قاره را پوشش ميداد.