ترجمه: دكتر عبدالرضا رضايي نژاد
در بحث دراز سازمانها و مدیران جهانی، همچنان این پرسش باقی میماند كه منظور از «جهانی» در این میان بهدرستی چیست: حضور در كشورهای مختلف؟ هماهنگی فرهنگی؟ یا چیزهای دیگر؟ موضوع را با مدیران عامل و رهبران پنج شركت و سازمان بینالمللی در میان نهاده و دیدگاهشان را جویا شدیم: استیفن گرین از از بنگاه بینالمللی تامین تیروی انسانی اچ.اس.بی.سی؛ جفری ایمِلت از جنرالالكتریك؛ فرد حسن از شرینگپلا؛ مایكل مارك از فلكسترونیكس و دانیل میلند از اگونچندر.
اگر شركتهای پنج تا ده سال آینده را در نظر آورید، خواهید دید كه مدیران از گروهی هستند كه پیشتر در چند كشور زندگی كرده و دستكم، به دو زبان خارجی تسلط دارند.
این مدیران در بسیاری از موارد هم باهم اختلافنظر دارند.از جمله در خصوص ماموریت خارجی، گماشتن مدیران یا زمان موردنیاز برای همخوانشدن با فرهنگها و هنجارهای بیگانه. برخی بر این باورند كه مدیران بیتردید باید به انجام خدمت و ماموریت در دیگر كشورها اعزام شوند تا در زمینه كار و زندگی در خارج تجربه اندوزند. استیفن گرین از طرفداران این اندیشه است. فرد حسن میگوید: «گماشتن افراد به ماموریتةای خارجی بدان معنا نیست كه بهصورت خودكار نگرشها و رفتار مردم محل را برگیرند. این نگرشها و رفتار هستند كه سازنده فرهنگ بیگانه بوده و تجربه نمیتواند جانشین آنها شود.»
دیدگاههای این رهبران به شمار سازمانهای زیرنظرشان، متفاوت و گوناگون است.