ترجمه: کاملیا احتشامی اکبری
برخی سازمانها بهطور مكرر ایدههای خلاق تولید میكنند و این در حالی است كه نوآوری در واقع پرواز خیال است و نه آموختنی است و نه قابلپیشبینی. دیگر سازمانها ممكن است نتوانند این موفقیتها را تقلید كنند، اما آیا میتوانند از آنها پند گیرند؟ دبیران هاروارد بیزنس ریویو یك سوال را با 16 متخصص نوآوری و رهبرانی كه الزاماً خود مخترع نبودند مطرح كردند: «مهمترین اقدامتان برای تشویق نوآوری در سازمان خود چه بوده است؟»
برخی از آنان همانند نولان بوشنل، بنیانگذار شركت آتاری، مایكل دِل مدیرعامل شركت كامپیوتری دِل و اِستر دایسون، سرمایهگذار مخاطرهجو، بر اهمیت تجربه و خطرپذیری افراد تاكید دارند. باید به كاركنان اجازه داد اشتباه كنند چون این كار به موفقیت و یادگیری منجر میشود. مارك دین هم كه یك مخترع و از شركای شركت آی.بی.ام. است، همین عقیده را دارد و میگوید، شركتش كاركنان را تشویق میكند كه حدومرز تعیین نكرده و همواره به دنبال بهترین ایدهها باشند.
هَل تووین، معاون اجرایی یك گروه مالی و جان تالی، محقق دارویی، معتقدند كه استخدام افرادی با تواناییها و مهارتهای متنوع به نوآوری كمك میكند. كریگ واینِت از پراكتراندگمبل بر این باور است كه باید، همانند دیگر مسائل كاری، رویكردی نظاممند نسبت به نوآوری اتخاذ كرد: مسئله را تعریف و سپس حل كنید. لاری كیلِی، مدیر شركت استراتژی نوآوری معتقد است كه نوآوری نه تنها باید در صحنه كالاهای تولیدی صورت پذیرد، بلكه باید در ارائه خدمات، طراحی مدلهای كسبوكار و ایجاد شبكهها نیز بهكار گرفته شود. لوچیانو مایانی، مدیرعامل سازمان اروپایی تحقیقات هستهای، به نفع علوم محض استدلال كرده و میگوید كه علوم محض به اندازه بازارها، زاینده نوآوری هستند.
این متخصصان و چند تن دیگر، پرده از رموز نوآوری برداشته و اقداماتی ملموس و آگاهانه را برای افزایش نوآوری و بهره وری در سازمانها تجویز میكنند.