ترجمه: دكتر عبدالرضا رضايي نژاد
برای مدیران چه چیزی بنیادیتر و دشوارتر از انگیزش كاركنان است؟ یكی از تعریفهای «مدیر» را چنین آوردهاند: شخصی كه از دیگران كار میستاند. ولی چگونه؟ انسانها را نمیتوان با جادوگری برانگیخت. توصیهای رایج آن است كه باید آمیزهای از ترغیب، تشویق و تهییج را بهكار بست. اما ما تصور میكنیم بهترین رهبران نیازی به این توصیه ندارند. آنها از طریق ایجاد جذبه در عمیقترین آرزوها، نیازها و محركها، از افراد نتایج درخشانی را حاصل میآورند. ما به این نتیجه وقتی رسیدیم كه با 12 تن از بهترین رهبران دنیا شرح دادند چگونه با چالش هولناك انگیزاندن افراد، گروهها و سازمانها مواجه میشوند.
پاسخ آنها به اندازة طبیعت انسان متنوع بود. برخی از رهبران بر نیاز افراد به منطق و نظم تكیه دارند. رابرت اِكرت بر تضمین تداوم و همسانی پیامها تاكید دارد و كارلی فیورینا بر تمركز روی واقعیتهای تلخ و هدفگذاری گامبهگام. برخی نیز مانند رابرت بالارد، هَنك مككینل و راس پیلاری، تاثیرگذاری عمیق و انگیزشی درخواست از افراد برای مقابله با چالشهای دشوار را درك كردهاند. برخی دیگر هم بر سرشت و روح انسان تمركز كرده و بر عطش انجام كاری به قول كریس بَنگل، «نادر، باشكوه و ماندگار» تكیه میكنند.
تنها تعداد بسیار معدودی از رهبران از روش الگوسازی برای ترغیب دیگران استفاده میكنند. یكی از آنها هرب باوم است كه 1000 دلار از پاداش خود را به 155 نفر از كمدرآمدترین كاركنانش اختصاص داد. وی میگوید: «اگر بر حرص و آز و طمع خود خط بطلان بكشید و كاركنانتان این را دریابند، بهطور باورنكردنی به شما وفادار شده و بهتر از همیشه برایتان كار خواهند كرد.» او برای اثبات خود دلیل نیز دارد: «هماكنون، ما كمترین تنش و مشكل را داریم و امسال هم سالی موفق داشتهایم، زیرا افراد خوشحال و راضی هستند.»