چیزی كه باعث موفقیت در هماهنگسازی و اجرای موفق حتی كاری هنری و خلاق میشود، داشتن نظم و دیسیپلین در نهایت اوج خود است.
فرض كنید سازمانی با بیش از 150 نفر را رهبری میكنید. همه افراد آن هم در كار خود خبره و حرفهای هستند. برخی حتی در رشته خود صاحب اعتبار و آبرویی فراتر بوده و آوازهشان از مرزهای سازمان گذر كرده است. محصول شما خدمتی با ویژگیهای خاص خود است: عملكرد تكتك اعضای سازمان در محصول بهچشم مشتریان میآید، بیش از هزار مشتری و گاه میلیونها نفر همزمان شاهد فعالیت سازمان شما برای تولید محصول خود هستند، همه مشتریان محصول را همزمان دریافت میكنند، تولید و عرضه محصول به مشتری بهصورت زنده است و محصول سازمان شما تقریباً كامل بستگی به عملكرد انسان دارد. پیچیدگی محصول و جنبه هنری آن بسیار بالاست. با این اوصاف، اداره این سازمان را چگونه مییابید؟ چه رویكردی برای مدیریت و رهبری برمیگزینید؟ چگونه از محصول تلاش همه همكاران در برابر خطای سهو یا عمد افراد محافظت میكنید؟
رهبری اركستر، هنری است كه همه اینها در مورد آن مصداق دارد و هماهنگسازی در اوج خود برای آن اهمیتی حیاتی دارد. در صدم ثانیهای باید بیش از یكصد نوازنده فرمانی را از رهبر اركستر دریافت و چنان همآوا سازهای خود را بهصدا درآورندكه محصول صدایی هماهنگ، خوش و گاه بهیادماندنی باشد. رهبران اركستر چگونه از پس این مهم برمیآیند و چگونه بر افراد فرمان میرانند و چگونه با خطای انسانی حتی یك نفر از «كاركنان» خود كه كل محصول سازمانشان را ضایع میسازد مقابله میكنند؟
از همان آغاز مدیریت نوین، هماهنگسازی تلاش كاركنان یكی از مهمترین دغدغههای نظریهپردازان و مجریان مدیریت بوده است. تقریباً هیچ فهرستی از وظایف مدیران را نمیتوان یافت كه هماهنگسازی جزو عناصر مهم آن محسوب نشده باشد. در كنار آن، مدیریت بر انسانها همواره یكی از دغدغهها و معماهای اصلی دانش مدیریت بوده و دشواری آن مورد اذعان همه است. این دشواری وقتی به اوج میرسد كه محصول سازمان از جنس هنر باشد و نوآوری. نسخه رایج مدیریت برای كارهای هنری، شیوه آزاد و مشاركتی است. دیدگاه حاكم آن است كه «هنرمند» را باید آزاد گذاشت تا در نهایت با آزادی كامل به خلاقیت و تراوش هنر خود بپردازد.
آیا این شیوه در عمل رهبری لوریس چكناواریان، یكی از رهبران پرآوازه اركستر سمفونیك هم مصداق دارد؟ تاكید ایشان بر دیسیپلین (نظم) در تمام طول مصاحبه با بسیاری از باورهای مدیریتی ما ناهمخوان بود و تعجبانگیز و كمی شگفت نمود. اما با توجه به سابقه و جایگاه ایشان در رهبری اركستر و موفقیتهای بیتردید وی در پیشه خود، ناگزیر از تامل شدیم. بههرحال، عنصر هماهنگسازی بهعنوان یكی از كاركردهای اصلی رهبر اركستر، اشتراكهای زیادی با كار مدیریت سازمان دارد و میتواند آموزههایی برای مدیران و صاحبنظران مدیریت داشته باشد. در یك بعدازظهر پاییزی در محل اقامت لوریس چكناواریان، در خانهای مجاور تالار وحدت به گفتوگویی صمیمانه با وی نشستیم. مصاحبه زیر حاصل ویراسته این گفتوگوست.